آرشیو پارس ویچ

نماد فروهر

 

وبلاگ پارس ويچ پايگاه كامل تاريخ و  فرهنگ و آداب  ايران

وبلاگ پارس ويچ پايگاه عكس تاريخ و فرهنگ و اداب ايران

آماده ي تبادل لينك با دوستان عزيز ميباشيم

ايلامي ميانه (حدود 1100 – 1450 ق م)                       

سرزمین ایلام  

محدوده جغرافیایی

خط و زبان

نگاهی به تاریخ ایران

ايلامي نو از 814 ق.م. تا كوروش بزرگ

مادها

شکـل گيري پـادشاه ماد

مباني سياسي فرهـنگي، پـايه گـذاري دولت ماد

ويژگيهاي دولت و تـمدن ماد

هخامنشیان

کوروش بزرگ

منشور كورُش بزرگ

داریوش بزرگ

اصلاحات داريوش بزرگ و نظام اجتماعي

رفاه و تامين اجتماعي در عصر هخامنشيان

عدالت و دادرسي در عهد هخامنشيان

تخت جمشيـد

ویدیوی پاسارگاد

ویدیو تخت جمشید فردوسی

سلوکیان

اشـکـانـيان ( پـارتـهـا )

از ای پس تاریخ بعـد از ميلاد مسيح

ساسانیان

خلفاي راشدين

خلفای بنی امیه

نامه معاویه درباره ایرانیان((مهم+بخوانید))

طاهـريان

صـفاريان

آل بويه

خـلفـاي بـني عـباس

سامانـيان

غـزنويان

علويان

دولت علويان گيلان و ديلمان

آل زيار

سـلـجوقـيان

سلجوقيان کرمان

حکومت غـز

سلجوقيان آناتـولي

اتابكانخیام

خوارزمشاهيان

مغول

تیموریان

جانشینان تیمور

شاه اسماعيل صفوي

صفویان

افـشاريه

زنـديه

قاجـاريه

پهلوی

رضا شاه پهلوی

محمدرضا شاه پهلوی

 

 

 سرود ملی ای ایران=شجريان

خلیج همیشه جاودان فارس

پيدايش شير و خورشيد

مراسم سنتي

سيزده بدر

چهارشنبه سوری

جشن مهرگان

يلدا

جشن سده

جشن تيرگان

نوروز

آداب و سنن حمامها

جزایر خلیج فارس

جزيره كيش (همراه عکس)

جزيره لاوان (همراه عکس)

جزيره هندورابي

جزيره شتور

جزيره ابوموسي (همراه عکس)

جزيره تـنب بزرگ (همراه عکس)

زيره تـنب ‌كوچك (همراه عکس

جزيره سيري (همراه عکس)

جزيره فرور بزرگ (همراه عکس)البرز

جزيره فرور كوچك (همراه عکس)

نقشه ایران

=====================

تاريخچه شهر شيراز

تاريخچه شهر اهواز

تاريخچه شهر شوشتر

تاريخچه‌ شهر آبادان

تاريخچه شهر نيشابور

تاريخچه شهر كرد

تاريخچه شهر اهواز

تاريخچه شهر تهران

تاريخچه كرمان

تاريخچه شهر همدان

تاريخچه شهر اصفهان

تاريخچه شهر ايلام

تاريخچه كرمانشاه

تاريخچه‌ شهر ايذه

تاريخچه شهر ياسوج

تاريخچه شهر ياسوج

تاريخچه شهر انديمشک

تاريخچه شهر چالوس

====================

مختصری از زندگینامه نادر شاه افشار

اختراعات و ایرانیان دردریانوردی و نجوم

بابك خرمدین نمادی از مقاومت ایرانیان در برابر تجاو

رازهای خیام

نگاهي بر زندگينامه ابومسلم خراساني

خيزش کاوه آهنگر

سياوش

ماجراي رستم و سياوش

اندرز آریوبرزن به اسکندر گجستک

سخنان بزرگان و مشاهیر ایران زمین2

سخنان بزرگان ایران زمین1

شاهنشاهان ایران زمین پیش از اسلام3

شاهنشاهان ایران زمین پیش از اسلام2

شاهنشاهان ایران زمین پیش از اسلام1

دیاکو بنیانگذار ایران و نخستین پادشاه سرزمین

بزرگمهر یا برزویه طبیب

سرداران , دلاوران و مبارزین ایران زمین

آرش کمانگیربختیاری

آناهیتا

اسفندیار

اَرمَیتی (اسپندارمد)، اخلاص

وهُورَمنَه (بهمن)، اندیشۀ نیک

ثريته (اَثرَط)،ثرَيتَونَه (فريدون)

هوشنگ و تَخمُورو(= تهمورث)

دانشگاه گندی شاپور

نام روزهای هر ماه در گاه شماری ایرانی

نام روزهای هر ماه در گاه شماری ایرانی

اسطوره آتش در ایران باستان

خوزستان مهد تمدن پنج هزار ساله

زن در حقوق ساسانی

ایران دخت

تاریخچه سد سازی در ایران باستان

زناندختر قشقایی

حقوق زنان

سینمای زنان

زنان موفق خارج از ایران

زنان در ایران باستان

زنان در شاهنامه

زنان ایران قبل از عصر مغول

زنان ایران بعد از عصر مغول

 

 

 

 

عكس+کاروتفریح در ساحل بندر عباس(عکس)

عكس2+كار و تفريح در ساحل بندر عباس(

عكس+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس2+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس3+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس+کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان 01

عكس02+کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان

 عكس01+مسیر کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت

عكس02+مسیر کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت

عكس03+کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت

 

فردوسي استاد بي همتاي شعر و خرد ایرانی

گزیده ای از سخنان نادر شاه افشار پادشاه ایران زمین

عکس+اتشکده زرتشتیان در یزد

عکس+وای بر ما..چه بر سر ایرانمان آوردیم

سال و ماه در ایران باستان

پوستر منشور حقوق بشر

روز 29 اکتبر، روز کورش بزرگ،را گرامی میداریم

سخنان بزرگان دنیا در مورد کوروش بزرگ

عکس+نمایش ”رستم و سهراب” به نویسندگی و کارگردانی سلطان عثمانف از تاجیکستان

آپادانای شوش(رویه اول)

آپادانای شوش(رویه دوم)

آپادانای شوش(رویه سوم)

آپادانای شوش(رویه سوم)

در قسمت پیشین سرگذشت آپادانا و تپه های شوش را تا جنگ جهانی دوم پیگیری کرده، برخورد تلخ و غیر انسانی متفقین را با یادمان فرهنگی ایران و بشریت دیدیم.در این وضعیت مایوس کننده با حضور رومن گیرشمن رئیس جدید هیات باستانشناسی فرانسه و جانشین رولان دومکنم، دو مرتبه کاوشهای شوش زنده شد ولی با تفاوتی اساسی و مهم که در ادامه شاهد آن خواهیم بود.

رومن گیرشمن و چهل سال فعالیت در ایران

 

رومن گیرشمن

رومن گیرشمن در ۱۸۹۵ میلادی در خارکوف اکراین به دنیا آمد و پس از انقلاب بلشویکی اکتبر سال 1917 روسیه به استانبول پناهنده شد . او در تركيه براي كسب درآمد شروع به كار به عنوان ويولونيست كرد و سپس به يك مزرعه‌ اشتراكي در فلسطين پيوست و همين شهر بود كه علاقه او را به تاريخ برانگيخت. به دنبال اين علاقه او دوره آموزشي فشرده‌اي را در پاريس آغاز كرد و اين دوره به او امكان داد تا با اشخاص برجسته‌اي در حوزه كتيبه‌شناسي و باستان‌شناسي خاور نزديك همراه شود.
در همين دوران او با همسر خود تانيا آشنا شد. تانيا با ترك حرفه خود به عنوان جراح دندانپزشك گيرشمن را در تمامي ماموريت‌هايش حتي در شرايط سخت همراهي و حمايت كرد. تانيا تصاوير آثار گيرشمن را ‌مي‌كشيد و به او در مرمت آثار كشف شده كمك مي‌كرد.

سرآغاز زندگي حرفه‌اي طولاني و پرآوازه گيرشمن انتحاب او به سمت رئيس هيات باستان‌شناسي ايران توسط موزه لوور در سال 1931بود و راه او را به محوطه‌هاي باستاني مهم ايران باز كرد. گیرشمن تا سال 1972 در ايران فعاليت كرد و كار خود را با كاوش در مسجد سليمان به پايان رساند.کاوشهای عمده و مهمی که او سرپرستی کرد به صورت خلاصه عبارتند از :محوطه های پیش از تاریخ تپه گیان و تپه سیلک،مجموعه ساسانی بیشاپور(1935-1941)،کاوش در بگرام افغانستان ،و كاوش‌هاي شوش  که بسيار ثمربخش بود، جدا از کشفیات وی در رابطه با دوره های ایلامی یکی از بزرگترین افتخاراتش کشف زیگورات ایلامی چغازنبیل است که نتایج آن در چهار جلد منتشر شده است.شناسایی شهر ساسانی ایوان کرخه و کاوشهایی در جزیره خارک و حفاریهایی در سکوهای اشکانی مسجد سلیمان و برد نشانده ایذه از دیگر کارهای اوست. ، گیرشمن به عنوان جانشین رولان دومکنم در حفاریهای شوش از سال 1946 تا سال 1967 فعالیت خود را ادامه داد. با توجه به تكنيك‌هاي مدرن باستان‌شناسي، شوش براي نخستين بار نه براي جمع‌آوري اشياي زيبا براي تزيين ويترين‌هاي موزه لوور بلكه براي بازسازي كامل شهري عظيم كه در اوايل هزاره چهارم پيش‌ از ميلاد شكل گرفته و تا بيش از پنج هزار سال بعد يعني تا اواخر قرن سيزدهم ميلادي به حيات خود ادامه داده بود مورد كاوش قرار گرفت.از آنجا که شرح دانشنامه ایرانیکا در مورد گیرشمن در عین اختصار جامع است و من از آن بهره فراوان برده ام، ترجیح میدهم چند پاراگراف دیگر را مستقیما از این دانشنامه برای شما بنویسم:

به لطف فعاليت‌هاي گيرشمن، باستا‌ن‌شناسي شوش بسيار پيشرفت كرد و براي نخستين بار در طول تاريخ کاوشگران توانستند مجموعه‌هاي كامل معماري را كشف كنند. تا آن زمان، دو مكنم كه تنها در اواخر دوران فعاليت خود توانسته بود بقاياي آجرهاي نپخته را كشف كند، به كاوش در قبرهايي كه در سطح اين سكونت‌گاه كنده شده بود پرداخته بود. تنها استثنا كاخ داريوش در آپادانا بود كه اسرار آن تا حدي كشف شده بود. گيرشمن به مدت بيست سال در سي و شش محوطه كه دوره‌هاي مختلف زندگي در اين مكان را نشان مي‌داد كار كرد. مهم‌ترين محوطه كاوش كه محوطه A نام داشت در بخش شمالي تپه شهر سلطنتي در نقطه‌اي كه توسط باستان‌شناسان پيش از گيرشمن دست نخورده بود قرار داشت. گيرشمن بيست سال در اين محوطه كار كرد تا اين‌كه به خاك بكر دست يافت. او ابتدا به كاوش در سطوح مربوط به دوران اسلامي پرداخت كه تا آن زمان در شوش ناشناخته بود و همچنين موفق به كشف محوطه‌اي شامل خانه‌ها و مغازه‌هاي باستاني شد. سپس توانست به سراغ دوراني برود كه بيش از همه مورد علاقه‌اش بود يعني دوران ساساني، اشكاني، و هلني. محوطه A فوق‌العاده بود. گيرشمن در اين محوطه موفق به كشف يك اقامت‌گاه عظيم سلطنتي با نقاشي‌هاي ديواري شد كه در اواخر دوران اشكاني ساخته شده بود و در آغاز دوران ساساني سكونت در آن آغاز شده بود. اين اقامت‌گاه در منطقه‌اي كه در آن ساخت و ساز شده بود قرار داشت و قدمت قديمي‌ترين خانه‌هاي آن به قرن سوم پيش از ميلاد مي رسيد. يكي از اين خانه‌ها كه نقشه‌اي يوناني داشت، داراي ایوانی باحیاط، بامي سفالي با شيب دو سويه و مزين به نقاشي‌هاي ديواري بود. دوران هخامنشي هم در اين محوطه نشانه‌هايي داشت، اما گيرشمن نتوانست بقايايي را كه خود كشف كرده بود شناسايي كند. فعاليت‌هاي باستان‌شناسان بعد از گيرشمن بود كه منجر به شناسايي کوشکی متعلق به داريوش و بقاياي جاده‌اي شد كه به دروازه داريوش كه به كاخ آپادانا راه داشت منتهي مي‌شد.
به نقل از دانشنامه ایرانیکا مروری بسیار بسیار سریع بر فعالیتهای گیرشمن در شوش داشتیم.(ترجمه این متن توسط هموطنی انجام شده بود که متاسفانه نام ایشان را نیافتم!)
فعالیتهای گیرشمن در كاخ داريوش و تپه آپادانا بر كشف راه ورودي كاخ متمركز بود.گرچه وی موفق نشد دروازه ورودی آپادانا را بیابد و به صورت دقیق ابعاد کاخ را ارزیابی کند ولی تغییرات و اصلاحاتی در پلان ترسیمی دومکنم از آپادانا به عمل آورد.اتاقها به صورت ناقص کشف شده بود کاخ شدیدا ویران بود و در نقاط دیگر کاوشگران پیشین بارها خاک را پس و پیش کرده بودند و نمی شد در باب نقشه ساختمان اظهار نظر دقیق کرد و حتی بقایای پی و رد دیواره ها بر زمین به دشواری تشخیص داد میشد..پلان گیرشمن از کاخهای هخامنشی شوش در تصویر زیر نشان داده شده است.اصلاحات مورد نظر را در قیاس با پلان ترسیمی دومکنم در خواهید یافت.همانطور که می بینید ابهامات حل نشده زیادی به قوت خود باقیست.

پلان ترسیمی گیرشمن از آپادانا

به دليل عدم چاپ نتايج تحقيقات گیرشمن در شوش، منابع اندكي در اين زمينه وجود دارد. به طوركلي با وجود گزارش‌هاي اوليه متعددي كه به سرعت به چاپ رسيد، دانش مربوط به تاريخ شوش كه در مقايسه با كاوش‌هاي اوليه پيشرفت قابل توجهي در اين حوزه به وجود آورد آن طور كه شايسته بود انتشار نيافت.(به عنوان مثال در قیاس با گزارشات مربوط به حفاریهای شگفت شهر ساسانی بییشاپور)امیدواریم نسل های بعد بر اساس بایگانی های که

او برجا گذاشته است به چاپ آنها اقدام کنند.(که خوشبختانه اینکار در حال انجام است.هانری گش معمار باستانشناس و همکار گیرشمن که از سال 1962 او را همراهی کرده بود یکی از کسانی است که انتشار نتایج مطالعات او را به عهده دارد)کاوشهای گیرشمن در حاشیه شرقی تپه آپادانا با رسیدن به لایه دوران اسلامی متوقف ماند و پیگیری نشد.تقدیر این بود  ژان پرو  و گروه بزرگش این مهم را به انجام رسانند.رومن گیرشمن در سال 1979 میلادی درگذشت.

ژان پرو و نبرد با ناگفته های آپادانا

با سرگذشت تلخی که کاخ داریوش از سر گذرانده بود گردشگران در بین پاره سنگها و  تکه های خرد شده ستونها و در لا به لای علفهای هرز به دنبال یافتن نشانه هایی از قصر بودند و توفیق هم نمی یافتند.با درخواست اداره وقت حفاظت از آثار و بناهای تاریخی ایران برای مطالعه کاخ های هخامنشی و مشخص ساختن طرح و نقشه داخلی آنها از  هیات باستانشناسی فرانسه برای بررسی و کاوش دعوت شد.از زمانی که اولین کلنگها در سال 1854 توسط لوفتوس بر تپه آپادنا زده شده بود 115 سال گذشته بود و هنوز درباره پلان کاخ نمی شد اظهار نظر قطعی کرد.سرپرستی هیات فرانسوی به باستانشناس کهنه کار  ژان پرو  محول شد.

ژان پرو

برای شروع فعالیتها لازم بود که تمام کاوشهای پیشین مروری دوباره شود و اطلاعاتی پایه ای اساس کار قرار گیرد.طرح ترسیمی دومکنم و موریس پیه معمار و بازسازیهای پیشنهادی آنها را معیاری برای شروع تحقیق در نظر گرفتند و مسئولیت اجرایی بررسی طرح و نقشه داخلی کاخها به عهده مهندس دانیل لدیری عضو CNRS مرکز ملی مطالعات علمی فرانسه سپرده شد.آیا می توان سهل انگاریهای گذشته را تا حدی جبران و آپادانا را افشا کرد؟؟

 پرسش اساسی : دروازه ورودی کاخ کجاست؟

محققین پیشین حدس می زدند که دورازه ورودی کاخ در جناح جنوبی یا جنوب غربی تپه قرار دارد و اگر فراموش نکرده باشیم دومکنم حتی به اشتباه گمان می کرد که این دروازه را یافته است..گروه بزرگ ژان پرو هم فعالیت خود را از زاویه جنوب غربی تپه آغاز کرد.توجه کنیم که بعد از فعا لیتهای گیرشمن بود که شوش روشمند و علمی حفاری شد و  همین رویه برای آپادانا هم در حال انجام بود گرچه دیر هنگام ولی خیلی بهتر از هیچوقت...در همان ابتدای کار با مشخص شدن آثار اتاقهایی در جناح جنوبی اشتباهات دومکنم و پیه در تعیین محل ورودی کاخ و همینطور تشخیص نادرست معبرها و دیواره ها مسلم به نظر رسید و به گفته خود ژان پرو این موضوع تعجب همه را برانگیخته بود.ادامه حفاریها گروه را به این نتیجه رساند که راه ورودی به کاخ در جناح شرقی است و از این رو حفاریها را به سمت شرق توسعه دادند. لوفتوس و دیولافوا در حفاریهای قسمت شرقی تپه در رسیدن به لایه های دوره هخامنشی ناکام مانده بودند و گمانه های آنها عمق کافی نداشت.در سال 1948 رومن گیرشمن سعی کرد ادامه حفاریهای ناقص بخش شرقی را پی بگیرد ولی برخورد با طبقه دوران اسلامی کار را متوقف کرد.

مونیک کروران و کشف مجسمه داریوش

مجسمه داریوش

لازم بود حفاری طوری صورت گیرد تا لایه های اسلامی ساسانی و اشکانی و سلوکی آسیب نبینند.به همین دلیل از خانم مونیک کروران Monique Kervran 

کارشناس و باستانشناس عصر اسلامی در مرکز ملی مطالعات علمی فرانسه دعوت به همکاری شد تا حفاری ناقص گذشته در این گمانه از سر گرفته شود.در 23 دسامبر سال 1972 این ترانشه دو مرتبه گشوده شد. باستانشناسان آگاه نبودند چه چیزی در انتظار آنهاست.آنها نمی دانستند به زودی به کشفی نائل می شوند که به افتخار گروه ژان پرو بدل خواهد شد.با هویدا شدن تکه هایی سنگی و ادامه حفاری به مدت چند هفته مجسمه ای دو متر و سی شش سانتی از داریوش بزرگ کشف شد.مجسمه سر نداشت و چیزی نزدیک به یک سوم حجم خود را از دست داده بود.با اینحال ابعاد آن هنوز بزرگ بود.کتیبه های هیروگلیفی و میخی بر روی مجسمه دیده می شد و در کنار تژئینات مصری داریوش را در لباس سنتی پارسیان نشان داده  بودند.فرانسوا والا Fransois Valla)) متخصص کتیبه های هیات حفاری به سرعت کتیبه های میخی را ترجمه کرد و هویت این اثر هنری بدون هیچ تردیدی اثبات شد.شاه هخامنشی بر دیوار آجری تالاری تکیه داشت که به تازگی سر از خاک بیرون آورده بود.در این تالار ته ستونهایی کتیبه دار پیدا شد و اینبار هم فرانسوا والا کتیبه ها را برای گروه ترجمه کرد:خشایارشا می گوید: ((به خواست اهورامزدا داریوش شاه پدرم  این دروازه را بنا نهاد))

فرانسوا والا و مجسمه داریوش

فرانسوا والا در حال خواندن کتیبه های حک شده بر مجسمه داریوش

 به این ترتیب برای اولین بار در تاریخچه حفاریهای آپادانا هیات موفق شد دروازه ورودی کاخ را شناسایی کند.قبل از ادامه بحث  از خوانندگان اجازه می خواهم که به صورت دقیق مجسمه را در عنوانی مستقل توضیح دهم.که اگر مختصر از آن بگذرم یکی از مهمترین کشفیات را نادیده گرفته ایم و اگر در همین قسمت درباره این اثر صحبت کنیم بحث به درازا خواهد کشید.پس توضیحات بیشتر را به قسمت بعدی موکول میکنم.

بنای دروازه

دروازه آپادانا مستقل از سایر قسمتهای آن ساخته شده بود و رو به حیاط سنگفرش شده عظیمی باز می شد.با اطمینان می توان گفت که فضای میان دروازه و آپادانا ساختمان یا مجموعه معماری دیگری را میان خود جای نداده است.کاوشهای دقیق ژان پرو و گروه بزرگش آثار و رد عبور ارابه ها را در محوطه و فضای عظیم حیاط بیرونی به وضوح نشان داد.برای اینکه توضیحات بهتر درک شود طرح سکو و مجموعه کاخها و دروازه را با هم ببینیم.به تصویر زیر توجه کنید

شوش و تپه آپادانا

 ابعاد  ساختمان به طول 40 متر و عرض 30 متر است که در زمان آبادانی 15 متر ارتفاع داشته است و در چهار گوشه آن برجکهایی تعبیه شده بود.بنای دروازه دارای تالار بزرگ مربعی شکلی است که 4 ستون سقف آن را برپا می داشته و در دو ضلع آن تا لارهای درازی ساخته شده است.پایه ستونها مربعی شکل بوده و قطر خود ستونها یک متر و ارتفاعشان احتمالا دوازده متر بوده است.

برای اینکه فونداسیون و پی بناها برای افراد عادی نیز قابل تشخیص باشد بر روی آنها دیواره هایی از خشت ساخته شد و دروازه هم به همین ترتیب مرمت گردید.در تصویر زیر پی ساختمان دورازه و آثار پایه ستونها و راهرویی که به سوی محوطه کاخها می رود مشخص است.مجسمه های داریوش در ضلع غربی دروازه پشت به دیواره های بنا و رو به سوی فضای باز و مجموعه کاخها داشته اند.گرچه یک مجسمه بیشتر پیدا نشد ولی کف سازی دیگری که البته خالی از مجسمه بود نشان داد که به احتمال دو نمونه از تندیس داریوش در دو سوی دروازه وجود داشته است.

پی و باقیمانده های دروازه

در نمای زیر از  طرح دروازه موقعیت مجسمه داریوش را با دایره ای نشان داده ام. دو راهرو در طرفین ساختمان معلوم هستند.با اینکه آثار تزئینی از این دروازه به دست نیامد.می توان حدس زد همانند دروازه ملل تخت جمشید تالار با نقوش ترکیبی شیر بالدار (گریفین)،گاو بالدار و .... تزئین شده باشد.

دروازه

سطح مقطع دروازه را ملاحظه کنید:

سطح مقطع دروازه

ژئو فیزیک به کمک باستانشناسی می آید

همانطور که گفتیم  تعیین طرح و نقشه بعضی از قسمتهای آپادانا نا ممکن و غیر قابل بازیابی به نظر می رسید و مهندس دانیل لدیری کار سختی پیش رو داشت.در اینجا که روشهای معمول به مشکل برخورد کردند از روشهای مغناطیس سنجی و مقاومت الکتریکی برای ردیابی آثار پی و رد دیواره ها که در حالت عادی امکان تشخیص آنها کم و دشوار بود استفاده شد و صد البته که بسیار هم موثر بود و باستانشانسان را در بازسازی کاخ داریوش یاری کرد.در تصویر زیرین پلان پیشنهادی ژان پرو -دانیل لدیری نمایش داده شده است.با اینکه هنوز ابهامات مختصری وجود دارد ولی پیشرفت نسبت به کاوشگران پیشین فوق العاده زیاد است و نقشه کلی بنا تا حد زیادی مشخص شده است.البته دروازه که نسبت به ساختمانها مستقلا بنیاد گذاری شده است در این تصویر نیست.

نمای ایزومتریک آپادانا

 گویا آرام آرام آپادانا خود را به ما تسلیم میکند.کاوشهای دقیق گروه پرو آنها را روز به روز به شکل واقعی و حقیقی آپادانا نزدیک میکند....بگذارید قسمتی از پایان داستان را همین جا  برایتان بگویم.کار تا آن جا پیش رفت که امروزه  ژان پرو که هنوز هم در قید حیات است پروژه بازسازی رایانه ای آپادانای شوش را پیگیری می کند طوری که بتوانیم در آن سیاحت کنیم و تمامی قسمتها را ببینیم.....می خواستم این نمای زیبا را در پستهای بعدی تقدیمتان کنم ولی حیفم آمد که از آن بگذرم:

و این است یکی از شگفت ترینآپادانای شوش کاخهای سلطنتی خاور میانه(طرح بازسازی از دانیل لدیری)

کاوشها ادامه دارد .........زحمات زیادی کشیده شده تا طرحی که دیدیم بر روی کاغذ رسم شود.با ما در قسمتهای آینده همراه باشید.

  برگرفته شده از...

http://immortals.blogfa.com/post-10.aspx

آپادانای شوش(رویه دوم)

پیامد کاوشهای دیولافوا

همانطور که گفتیم کشفیات دیولافواها سر و صدای زیادی در پاریس برپا کرد و گنجینه گرانبهای کاخهای هخامنشی که نصیب فرانسه شد ژان دیولافوا را لایق دریافت مدال لژیون دونور کرد و در 20 اکتبر 1886 ژان به دریافت این مدال نایل آمد.امروز هم آثاری که این زوج کشف کردند افتخار موزه لوور است و اهمیت جهانی دارد.پیشتر ذکر کردیم که فرانسوی ها نقض عهد کرده و کل اشیاء را بر خلاف قرارداد از ایران بردند.دربار قاجاریه به زودی در جریان موضوع قرار گرفت و دولت وقت ایران اعتراض خود را اعلام کرد.دیولافوا هم به محض رسیدن به کشور خود از بدی شرایط در ایران گلایه نمود و بیشتر باعث خشم هیئت حاکمه ایران شد و به همین علت دربار از تمدید مجوز آنها برای حفاری امتناع کرد .

ژان دیولافواژان دیولافوا

پس از متوقف شدن حفریات ،مارسل و ژان به نوشتن گزارش کارهای خود مشغول شدند.مارسل کتاب آکروپل شوش پس از حفریات انجام شده در سالهای 1884-1885-1886 را با پشتیبانی موزه لوور در سال 1893 منتشر کرد و ژان سفرنامه خاطرات کاوشهای باستانشناسی شوش از 1884 تا 1886 را در سال 1888 عرضه نمود.در رابطه با آپادانا مارسل دیولافوا طرح تخیلی بازسازی کاخها را ارائه و در این مورد فرضیاتی را مطرح کرد که البته از واقعیت بسیار دور بود.سئوال مطرح این بود که ورودی آپادانای شوش کجاست؟؟دیولافوا بر این گمان بود ورودی کاخ در ضلع جنوبی تل و سکوی مجموعه کاخها قرار دارد.با الهام از الگوی پلکان ورودی تخت جمشید مارسل دیولافوا دروازه ورودی و پلان کاخ را ترسیم کرد که در تصویر زیر ملاحظه میکنید.

پلان ترسیمی دیولافوا از آپادانا

در این گیر و دار  ناصرالدین شاه تصمیم داشت عازم سومین سفر اروپایی خود شود و مقامات فرانسوی در تکاپو بودند تا رنجش او را مرتفع کنند.از این رو نخست وزیر وقت فرانسه بالوا( Rene Balloy ) هدایایی به این شرح تقدیم کرد:جهت ناصرالدین شاه مجموعه ظروف نفیس((سور)) و برای ظل السلطان نشان لژیون دونور.همینطور از شاه ایران دعوت شد که از نمایشگاه مخصوصی که در سال 1889 در پاریس برگزار می شد دیدن کند و در نتیجه با به دست آوردن دل ناصرالدین شاه نه تنها ایران از ادعاهای خود صرفنظر کرد بلکه فرانسویها با مقدمه چینی تلاش کردند امتیاز انحصاری حفاریهای باستانشناسی در کل خاک ایران را به دست آورند و عاقبت هم موفق شدند در 12 ماه می 1895 این قرارداد را به امضاء برسانند که  بی درنگ از تصویب مجلس فرانسه گذشت.دو فصل از این قرارداد را در اینجا می نویسم و قضاوت با خوانندگان گرامی است.

فصل اول:نظر به اتحاد قدیمی و دوستی خالصی که خوشبختانه از سالیان دراز فیما بین دولتین ذی شوکتین ایران و فرانسه موجود است سرکار بندگان اعلیحضرت قدرقدرت اقدس شاهنشاهی کل ممالک محروسه ایران اعطا می فرمایند بدولت فرانسه امتیاز و انحصار  اکتشاف آثار و عتیقه را در تمام خاک ایران.

فصل هشتم:در برابر این التفات مخصوص ملوکانه که دولت قوی شوکت اعلیحضرت اقدس همایون شاهنشاهی دام سلطانه نسبت به خواهش دولت فرانسه فرموده اند،فرانسه مبلغ ده هزارتومان به حضور مبارک بندگان اعلیحضرت شاهنشاهی تقدیم خواهد نمود.

سال بعد از امضای این قرار داد ناصرالدین شاه به قتل رسید و بی نظمی هایی در ایران اتفاق افتاد که فرانسه نتوانست آنطور که باید و شاید از قرارداد استفاه کند ولی در سال 1897 وزیر فرهنگ وقت فرانسه به ژاک دمورگان برای حفاری در شوش ماموریت داد.

ژاک دمورگان(Jacques de Morgan)

ژاک دمورگان

ژاک دمورگان مهندس معدن ماهری بود  که علاقه زیادی به دوران پیش از تاریخ داشت .او پیشتر در قفقاز و مصر با افتخار فعالیت کرده بود و  در سن چهل سالگی رئیس هیات باستانشناسی  فرانسه شد.دمورگان برای حفاری تیمی از مهندسان و باستان شناسان را به کار گرفت و در سال 1897 عازم شوش شد.عشایر خوزستان نظر مساعدی نسبت به هیات دمورگان نداشتند و به دو هیات قبلی یعنی گروه لفتوس و دیولافوا هم روی خوش نشان نداده بودند.در سال 1900 در سفر اروپایی مظفرالدین شاه به فرانسه وزیر فرهنگ و وزیر امورخارجه وقت فرانسه پذیرایی گرمی از او به عمل آوردند و اهداف و مشکلات هیات دمورگان را بیان کردند و با قول مساعدت مظفرالدین شاه  امتیاز هرگونه بهره برداری عملیاتی در خاک ایران به فرانسه واگذار شد.واضح است که چنین قراردادی تا چه حد دست دمورگان را در آکنده ساختن موزه لوور از خزائن و نفایس شوش باز می گذاشت. مورگان در کاوشهای خود اهمیتی به لایه نگاری نمی داد.در یک بررسی باستانشناسی لایه های مختلف که به دوره های تاریخی خاص خود تعلق دارند با دقت بررسی و ثبت و از هم تفکیک می شوند.اما گویا  دمورگان که چنین حوصله و زمانی نداشت با استخدام 7000 کارگر تل سی و چهارنیم متری شوش را بدون اینکه بین لایه ها فرقی بگذارد به هفت لایه 4/8 متری تقسیم کرد و در حقیقت فاجعه و غارت باستانشناسی شروع شد!!او نمی توانست به طور کار آمد بر 7000 نفر نظارت کند و از همه جزئیات یادداشت بردارد.اطلاعات زیادی نابود شد و باستانشناسان بعدی برای تهیه روزشمار شهر باستانی شوش دچار زحمات فراوانی  شدند توجیه دمورگان برای این کار وحشتناک ساده بود))به تجربه دیده بود هنگامی که خاک از لایه هایی به این ارتفاع داخل واگن ها ریخته میشد اشیا مدفون در آنها صدمه نمی دیدند!)).سیل اشیاء و گنجینه های نفیس تمدن کهن ایران زمین بود که به موزه لوور پاریس سرازیر می شد.از جمله کشفیات بسیار مهم دمورگان کشف لوحه حمورابی، اولین قانون مدون بشری در سال 1902 بود که ایلامیان از بابلیان غنیمت گرفته و به شوش آورده بودند.این یافته یکراست عازم پاریس شد.دمورگان برای اینکه هیات فرانسوی را از آسیب و ناملایمات محیط که دیولافوا را آزار داده بود حفظ کند و اردوگاهی دائمی برپا دارد از آجرهای بازمانده معابد و بناهای ایلامی و هخامنشی استفاده کرد و قلعه ای به اسم شاتو را بر مرتفع ترین تل شوش یا آکروپولیس شوش بنا کرد.

شاتو

اینکار ضمن اینکه با شکوه ترین قلعه و موزه آجر ایران را خلق کرد، متاسفانه  باعث نابودی تپه آکروپولیس شوش شد.اما برای فرانسویان گنیجینه ها غیر قابل شمارش و بی نظیر بود.این میراث آنقدر ارزش داشت تا بتواند وزیر فرهنگ فرانسه را از برکناری و استیضاح نجات دهد.موضوع از این قرار بود که دمورگان را به سو استفاده مالی از اعتبارات متهم کردند و مجلس فرانسه تصمیم گرفت وزیر فرهنگ وقت کلمانسو(Clemanceau) را استیضاح کند.کلمانسو به موزه لوور رفته و با آگاهی از کم و کیف اشیایی که دمورگان به فرانسه آورده بود چنان پاسخ دندان شکنی به پارلمان فرانسه میدهد که استیضاح کننده استیضاح خود را پس میگیرد.با تمام انتقاداتی که به کارهای دمورگان وارد است نباید از حق گذشت که اگر حفاریهای دمورگان نبود ما همان اندک اطلاعاتی هم که از دوره های کهن شوش و تمدن ایلام  در اختیار داریم فاقد بودیم.او دهها کتاب و مقاله از فعالیتهای خود،باستانشناسی،زمین شناسی،جغرافیا و مردم شناسی برجا گذاشته است و علاوه بر شوش در قسمتهای دیگر ایران مانند تهران،تالش،مازندران،آذربایجان و ....هم مطالعاتی انجام داده است که با ارزش هستند.

در اکتبر 1912 دمورگان به دلیل اعتراضاتی که در فرانسه به او می شد و خستگی و فرسودگی خود از ریاست هیات فرانسوی استعفا داد و بعد از وقفه ای دوساله که ژوزف اتین گوتیه کاوشها را رهبری کرد. معاونش رولان دومکنم که او هم مهندس معدن بود جای او را گرفت.

رولان دومکنم(Roland de Mecquenem)

رولان دومکنم

رولان دو مکنم مهندس معدن و شیفته زمین شناسی بود و به دعوت دمورگان در سال 1903 به کاوشهای شوش پیوست.دو مکنم به غیر از مدت زمانی که به واسطه جنگ جهانی اول حفاری ها متوقف بود تا سال 1946 به طور مستمر کاوشهای  خود را در شوش ادامه داد.اما در این مدت بر کاخ آپادانا چه گذشته است؟؟ویرانه های کاخ شدیدا در هم و بی نظم است.نقشه کاخ داریوش هنوز معلوم نیست و حتی ورودی کاخ هم پیدا نشده است.دو مکنم با همکاری موریس پیه(Maurice pillet)معمار تلاش کرد نقشه کاخ داریوش را کشف کند.آن را از زیر خاک بیرون آورد و ورودی آن را بیابد.در سال 1914 پیه پیشنهاداتی جهت بازسازی کاخ ها  و نقشه و گزارش کوتاهی ارائه داد.در حقیقت گزارش حفاریهای انجام شده در آپادانا از سال 1908 تا سال 1913 میلادی.در زیر طرحی از موریس پیه را می بینید که البته امروزه می دانیم از واقعیت بسیار دور است.

بازسازی پندار آمیز کاخ داریوش در شوش( موریس پیه)

آنچه که پیش روست طرح و پلان ترسیمی رولان دومکنم از کاخهای هخامنشی شوش است.نسبت به طرح لفتوس و دیولافوا پیشرفت قابل توجه است ولی کافی نیست. تالار ستوندار و عظیم آپادانا در قسمت شمالی مشخص است.همینطور سه حیاط بزرگ که در جهت شرقی-غربی قرار دارند.سه حیاط پشت هم که تالارها و اتاقهایی محاط بر آنهاست.کاخها چنان ویران شده اند که دومکنم و گروهش در تهیه نقشه کلی ناکام مانده اند.او گمان می برد که ورودی کاخ را در جناح جنوبی آن یافته است که این هم اشتباه دیگری بود.

پلان ترسیمی دومکنم از مجموعه کاخها

کاوشهای رولان دومکنم هم دقت و ظرافت کار باستانشناسان امروز را نداشت حتی کار او با فعالیتهای هم زمان موسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو در تخت جمشید قابل قیاس نیست.با اینحال کشفیات موزه ای هیات فرانسه کم نبود.کتیبه ها(که مستقلا بررسی خواهیم کرد) و تزئینات شگفت انگیز:پیکر شیرها،گاوهای بالدار،سربازان گارد ده هزار جاودانان ،گلها و تزئینات هندسی و .......

نمونه هایی از کشفیات دو مکنم و همینطور وزنه ای به شکل شیر که در حفریات دمورگان به دست آمده ملاحظه می کنید.

 

 گریفینهای بالدار-تزئینات کاخ داریوش در شوش

وزنه به شکل شیر -مکشوفه در حفریات دمورگان

 

سربازان گارد ده هزار جاودانان

 

گاو بالدار- تزئینات کاخ داریوش در شوش

 

نقش گل-احتمالا زینت پلکان- کاخ داریوش

جنایت متفقین

هنگامی که خود چندین سال پیش از آپادانا بازدید کردم، با سر ستونها و ستونهای تکه تکه شده زیادی برخورد کردم ولی گمان می بردم  بی مهری زمانه یا شاید حفاریهای سودجویانه یک قرن اخیر و خروج آثار از ایران آپادانا را به این حال در آورده و جز پاره ای سر ستون و ته ستون شکسته و فونداسیون یا پی آن چیزی باقی نگذاشته است تا اینکه با حقیقت شگفت انگیز و تلخی مواجه شدم.در جنگ جهانی دوم نیروهای متفقین سرزمین ما را اشغال و پهلوی اول را خلع و سرنگون کردند و در  مدتی که  سامانه و دولتی در کار نبود لکه های سیاهی در میراث فرهنگی ما ثبت شد.این سربازان متمدن به  نقوش کتیبه  داریوش کبیر در بیستون به عنوان هدف تمرینی و تفریح تیر اندازی می کردند و صدمات زیادی به آن رساندند اما نمی دانستم جنایت آپادانا با بیستون  قابل مقایسه نیست!!دشت خوزستان ادامه دشت میان رودان در شرق است و سنگ در این پهنه بسیار کم یاب است.سربازان متفقین چون برای انتقال ادوات و تجهیزات خود احتیاج به ساختن جاده و پل داشتند و به مصالح سنگی و شنی هم نیازمند می بودند،با وحشیگری تمام به کاخ داریوش هجوم آوردند.بستر شنی کاخ غارت شد!!ستونها و سر ستونهای بی نظیر آپادانا با دینامیت و مواد منفجره  ترکانده شد.و این سربازان عصر جدید سنگ و شن مورد نیاز جاده سازی خود را از ستونها و سر ستونها و بستر کاخ داریوش تامین کردند و با این جنایت یاد آشوربانیپال پادشاه خونخوار آشوری و ویران کننده شوش زنده شد آن هم در قرن بیستم!

نمونه هایی از بازمانده های کاخ آپادانا،بی مهری زمانه،غارت گنج یابان و اثرات توجهات متفقین به این یادمان!!

ستونها و سرستونهای تکه تکه شده

 

ستون و ته ستون شکسته

 

ته ستونهای شکسته تالار آپادانا

 

ته ستونی از کاخ داریوش

 

حاصل جاده سازی متفقین!!

نمونه ای از سرگاو دوسر که متاسفانه سالمترین نمونه ای است که از این همه سرستون برای ما باقی مانده است و در موزه شهر شوش نگهداری می شود.(نمونه دیگر در لوور که کامل است گویا مرمت شده است)

قسمتی از سرستونهای آپادانا - موزه شوش

دیگر از آپادانا چیز قابل توجهی باقی نمانده است.دیواره ها و ستونهای زیبایش در موزه لوور و آنچه باقی مانده بود بی رحمانه با دینامیت تکه تکه شد.بعد از دهها فصل کاوش هنوز پلان کاخ مبهم است.تالار کاخ داریوش زیر علفهای هرز پنهان مانده و چراگاه احشام و اغنام شده.آیا آپادانا بدون اینکه اسرار خود را بر ما افشا کند خداحافظی میکند؟؟

نه هنوز امیدی هست.دو باستانشناس بزرگ به شوش خواهند آمد.رومن گیرشمن و ژان پرو .با جاودانان در قسمتهای آینده همراه باشید((ادامه دارد))

 برگرفته شده از...

 http://immortals.blogfa.com/post-6.aspx

آپادانای شوش(رویه اول)

پیشگفتار

هنگامی که سخن از مجد و عظمت هخامنشیان و یادگارهای این دودمان به میان می آید بی درنگ ویرانه های شکوهمند تخت جمشید در ذهن ما نقش می بندد.نقوش برجسته و درگاههای سنگی و ستونها و در یک کلام معماری شگفت انگیزش از همان دوران باستان تا به امروز بازدیدکنندگان را محسور خود کرده است.شاید این دلیلی بر فراموشی دیگر یادمانهای شکوهمند هخامنشی برای گردشگران و سیاحان باشد.ستونهای پارسه هنوز هم سر به آسمان می سایند ولی دیگر پایتختهای هخامنشیان مدتهاست از دید گردشگران ناپدید شده اند.این در حالیست که می دانیم پارسه یا تخت جمشید تنها یکی از مراکز سیاسی یا معنوی این سلسله بوده است.شوش،بابِل و اکباتان دیگر پایتختهای هخامنشیان هم عمارات شاهانه و پرشکوهی داشتند.به ویژه شوش این شهر کهن و افسانه ای،پایتخت با عظمت ایلامیان که در دوره هخامنشیان پایتخت سیاسی بود.از شوش بود که فرمان لشگرکشی ها صادر میشد.در شوش بود که سفرای یونان به حضور پذیرفته می شدند.این شهر شوش بود که با رسیدن خبر فتح آتن آذین بندی شد و جشن گرفت.این کاخ شوش است که در باب هفدهم تورات توصیف شده است.آری یکی از شاهکارهای معماری سلطنتی خاورمیانه باستان آپادانای شوش است.مهجور و ناشناس ماندن این کاخ برای ما ایرانیان جدا از اینکه ناشی از بی علاقگی عمومی به آگاهیهای تاریخی است به گمان نگارنده دلایل عمده دیگری نیز دارد: این مجموعه در زیر سایه تخت جمشید کمتر مورد توجه مردم ما و یا دیگر علاقه مندان بوده و اینکه متاسفانه از این کاخ تقریبا چیزی بر جای نمانده است.عزیزان هموطن که  به موزه لوور رفته اند یا تصاویر آن را دیده اند و تزئینات کاخ داریوش و ستون و سر ستون سنگی عظیم را از نظر گذرانده اند با شگفتی از عظمت آثار تخت جمشید در این موزه برای دوستان و آشنایان میگویند غافل از اینکه این ها آثار کاخ شوش است و نه تخت جمشید.(منظور عموم مردم است و نه متخصصان باستانشناسی یا تاریخ)

از آنجا که در دنیای مجازی اینترنت اطلاعات نسبتا خوبی از تخت جمشید می توان به دست آورد تصمیم گرفتم در مورد تخت جمشید دوم یا آپادانای مظلوم شوش بنویسم(مظلومیت این میراث در جای خود روشن خواهد بود) و این یادمان را به هم میهنانم معرفی کنم.ابتدا تاریخچه ای از حفاریها و تحقیقات ارائه می شود.سپس معماری آپادانای شوش معرفی می شود و در انتها به موزه لوور خواهیم رفت تا شکوه این میراث را بهتر حس کنیم.تمرکز موضوع بر آپادانا و کاخهای هخامنشی شوش است و نه دیگر دوره های تاریخی که در پی حفاری در این گنجینه بی نظیر میراث فرهنگی ایران به دست آمده است.این نوشته که در چند قسمت تنظیم خواهد شد تقدیم به مردم خونگرم و عزیز شهر شوش و خاک تفتیده و پاک خوزستان است.

باب هفدهم تورات(استر)

اخشورش(احتمالا تغییر شکل یافته نام خشایارشا)،پادشاه پارس ، بر سرزمین پهناوری سلطنت می کرد که از هند تا حبشه را دربر می گرفت و شامل 127 استان بود.او در سال سوم سلطنت خود، در کاخ سلطنتی شوش جشن بزرگی برپا نمود و تمام بزرگان و مقامات مملکتی را دعوت کرد.فرماندهان لشگر پارس و ماد همراه با امیران و استانداران در این جشن حضور داشتند.در طی این جشن که شش ماه طول کشید،اخشورش تمام ثروت و شکوه و عظمت سلطنت خود را به نمایش گذاشت.پس از پایان جشن،اخشورش برای تمام کسانی که در شوش زندگی می کردند،فقیر و غنی،میهمانی هفت روزه ای در کاخ سلطنتی ترتیب داد.محل مهمانی با پرده هایی از کتان سفید و آبی تزئین شده بود.این پرده ها با ریسمانهای سفید و ارغوانی که داخل حلقه های نقره ای قرار داشتند از ستونهای مرمر آویزان بود.تختهای طلا و نقره روی سنگفرشهایی از سنگ سماک،مرمر،صدف مروارید و فیروزه قرار داشت............

طبیعی بود که با اشارات تورات به این کاخ  در باب استر و شهر شوش در بابهای عذرا،دانیال و سفر پیدایش تورات،ماجراجویان و سیاحان و مبلغان مذهبی در پی شناسایی این مکانها  یا آثار باقیمانده آنها باشند.

بنیامین تودلایی

نخستین جهانگرد اروپایی که از شهر شوش بازدید کرد و به درستی تشخیص داد که این ویرانه ها بازمانده همان شوشان تورات است یک خاخام یهودی به نام بنیامین تودلایی بود.او در حد فاصل سالهای 543 تا 552 هجری شمسی(1164-1173 میلادی) برای بررسی وضع یهودیان از شهرهای بغداد،شوش و چند شهر در غرب ایران دیدن کرد و در مسیر خود به تجارت هم مشغول بود.در زمان او بازمانده های کاخ آپادانا قابل دیدن بوده اند.او بعد از توصیف مقبره دانیال، مشاهدات خود را اینطور بیان میکند ((شهری بزرگ بوده که اکنون بخش اعظم آن بایر است.می توان هنوز در این خرابه های شوشان آثار سکونت را ملاحظه کرد که کاخ بزرگی بوده به شاه  ازوئروس خشایارشا(Aisuerus)با معماری بسیار زیبا که از آن اجزای شگفت انگیزی به عنوان نمونه باقی مانده است.))پس در زمان بنیامین تودلایی قسمتهایی از ویرانه های آپادانا در معرض دید بوده است.

سر ویلیام کنت لفتوس

اما نخستین کسی که به معنای واقعی بررسیهایی در شوش انجام داد و دست به حفاری زد ویلیام کنت لفتوس انگلیسی است(Sir William Kenet Loftus) لفتوس یک نظامی،باستانشناس،زمین شناس و ورزشکار بود که در سال 1849 میلادی به بغداد سفر کرد تا در کمیسیون مرزی ایران و عثمانی به خدمت مشغول شود.این کمیسیون توسط انگلستان و روسیه برای حل اختلافات مرزی ایران و عثمانی به وجود آمده بود.از آنجا که مدت زمانی قبل سر هنری لایارد(که در نمرود و نینوا حفاری کرده بود) و سر هنری کرسویک راولینسون  دو شرقشناس مشهور انگلیسی از شوش دیدن کرده بودند، زمینه برای بررسی ها فراهم شده بود. رئیس انگلیسی کمیسیون که خود از علاقه مندان اشیاء قدیمی بود در این وسوسه بود که مکان تاریخی دیگری نظیر نینوا را برای انگلستان کشف کند و آن را در اختیار کشور خود قرار دهد.از این رو مدتی بعد لفتوس را برای شناسائی،نقشه برداری

و حفاری به شوش فرستاد.لفتوس با خطوط میخی و سفرنامه بنیامین تودلایی که در قرن دوازدهم میلادی به آنجا سفر کرده بود و ذکرش رفت  آشنایی داشت.

سر ویلیام کنت لفتوس

لفتوس با اسب و قایق عازم شوش بود و در راه هرچه را می دید،یادداشت می کرد.او در توصیف جلگه ای که از آن عبور می کرد به مشاهده شیرها،گرگها و شغالهای ساکن در آن اشاره کرده ونخلستان ها،باغهای مرکبات،جنگلهایی از درختچه های گز و سپیدار و مزارع برنج و جو از نظر او دور نمانده است.او با اشتیاق روزافزون به سمت مقصد خود پیش می رفت و از فاصله 48 کیلومتری می توانست چهار تل اصلی را ببیند که بزرگترین آنها 24 هکتار وسعت و 21 متر ارتفاع داشت.لفتوس با نزدیکتر شدن به تل ها توانست ویرانه های آپادانا،تالار بزرگ ستوندار را که هنوز از فراز زمین قابل مشاهده بود ببیند.او بعد از نقشه برداری از تل ها به مدت سه ماه دست به حفاری زد و خیلی زود به نتیجه رسید:بخشی از یک ستون یادبود با سی و سطر نوشته میخی،دیواری از آجرهای کتیبه دار،دویست مجسمه کوچک سفالی.....لفتوس تالار آپادانای شوش را با آثار سی و شش ستون سنگی اش شناسایی و نقشه آن را ترسیم کرد اما به علت مشکلاتی دیگر نتوانست به فعالیت خود در شوش ادامه بدهد.رفتار ناشیانه لفتوس و همراهانش برای تصاحب نوشته ای از مقبره دانیال به حدی احساسات مذهبی مردم و عشایر را تحریک میکند که خدمتکاران هیات را می کشند و لفتوس مجبور می شود با جنگ و گریز شوش را ترک کند و از یافته های خود آنها را که قابل حمل بودند به موزه بریتانیا منتقل نماید.از بخت بد بلافاصله بعد از این وقایع بیماری وبا در دزفول شیوع پیدا میکند و مردم علت این امر را به وجود کفار  در آن ناحیه و خشم و انتقام دانیال نبی نسبت می دهند.به همین دلیل تا مدتهای طولانی اروپاییان نمی توانستند به شوش نزدیک شوند.از جمله فرانسویها که تحرکات رقبای انگلیسی خود را زیر نظر داشتند.در زیر پلان ترسیم شده از تالار ستونداری را می بینید که لفتوس طراحی کرده است.دیگری تصویر سر ستون گاو دو سر است که توسط همکار او چرچیل  ثبت شده است.تاریخ نقاشی ۱۸۵۲ میلادی است.

سر ستون گاو دو سر- طراحی از چرچیل 1852 میلادی

سر ستون گاو دو سر- طراحی از چرچیل 1852 میلادی

.لوفتوس از نوشته میخی پایه ستون نمونه برداری نمود که ژول اوپر زبانشناس فرانسوی آن را بدین صورت ترجمه کرد:

((اردشیر،شاه بزرگ،شاه شاهان،شاه کشورها،شاه در این سرزمین،پسر داریوش شاه،داریوش پسر اردشیر شاه،اردشیر پسر خشایارشا،خشایارشا پسر داریوش شاه،داریوش پسر ویشتاسپ،یک هخامنشی.این کاخ را داریوش برپا داشت و سپس هنگام پادشاهی اردشیر پدر پدرم،به آتش سوخت.به یاری اهورامزدا،آناهیتا و میترا فرمان دادم این کاخ را دوباره بسازند.اهورامزدا،آناهیتا و میترا مرا از هر بدی بپایند و آنچه را که ساخته ام از گزند دور سازند و ویران نسازند.))

آری.... وجود کاخی با شکوه و تمدنی درخشان در شوش گنجینه های شگفت انگیزی را به اروپاییان نوید می دهد تا موقعیت فراهم شود.

زوج دیولافوا(مارسل و ژان دیولافوا-Marcel&Jane Dieulafoy)

مارسل دیولافوا مهندس و باستانشناس معروف(1843-1920) در سبک های معماری شرقی و غربی و ارتباط آنها با یکدیگر مطالعه می کرده است و در صدد حل این مساله بوده است آیا سبک معماری ساسانیان در معماری دوره اسلامی  نفوذ داشته است یا خیر؟چون در اروپا از تحقیقات به نتیجه ای نمی رسد،تصمیم می گیرد که مسافرتی به کشورهای شرقی و به ویژه ایران کند و با مشاهده آثار باستانی موجود این ابهام را برطرف سازد.از این رو در سال 1881 با هزینه شخصی از راه عثمانی و قفقاز به ایران آمده  مدت دو سال در عثمانی و قفقاز و شمال و مرکز و جنوب ایران و میان رودان به مطالعه بناهای تاریخی می پردازد.در این سفر دو ساله همسر او ژان دیولافوا او را همراهی و وقایع مسافرت و خاطرات و مشاهدات روزانه خود را ثبت و یادداشت می کرده است.این زوج دانشمند در شوش به گنجینه گرانبهایی برخورد میکنند.بهتر است قسمتی از خاطرات ژان دیولافوا را با هم بخوانیم.در این زمان اثری از شوش به جز چندین تل عظیم و مقبره دانیال باقی نمانده است.

شوش 14 ژانویه

((......متولی(مقبره دانیال)گفت:بیهوده وقت خود را تلف نکنید زودتر برویم پایین تا بتوانیم قبل از غروب آفتاب خرابه های قصر را تماشا کنیم.چون پیشنهاد متولی عاقلانه بود من سوار الاغ شدم و رفتیم بطرف زاویه شمالی تلی که در کنار جاده دزفول واقع شده بود.متولی خارهای بلند را کنار زد و پایه ستون های سنگی را به ما نشان داد که از خاک بیرون افتاده بودند.چهارتای آنها مزین به کتیبه های سه زبانی به خط میخی هستند.این ته ستونهای متعدد پنج به پنج در فاصله قرار گرفته اند به طوریکه چهار عدد آنها در اطراف و پنجمی در میان آنها واقع شده است.این پایه ها که اکنون بیشتر از یک متر در خاک فرو رفته اند تقریبا در سی سال پیش توسط لفتوس انگلیسی کشف و از خاک خارج شده است.این شخص از روی این پایه ها نقشه اولیه بنا را ترسیم نموده که کاملا شبیه است به کاخ آپادانای خشایارشا در تخت جمشید و از سه طرف دارای رواق است.از اوضاع عمومی بنا و سرستونی که سالم مانده و مجسمه حیوان عظیم الجثه ای که پاهای خود را در زیر شکم تا کرده معلوم می شود که این بنای شوش هم بدون حرف از ساخته های معماران هخامنشی می باشد.))

دیولافوا پس از مراجعت به فرانسه به فکر استخراج این گنج عظیم می افتد.او طرح خود را با آقای دورونشو مدیر موزه های ملی فرانسه در میان گذاشت و با او درباره قدمت بی چون و چرای تل ها و ویرانه های شوش و سودی که از کاوش در این خرابه های کهن حاصل خواهد شد گفتگو کرد.وجهی به مبلغ سی و یک هزار فرانک ر ا که از اعتبارات موزه های فرانسه باقی مانده بود به دیولافوا واگذار کردند تا ماموریت خود را به انجام برساند.وزارت فرهنگ فرانسه مبلغ ده هزار فرانک به این مبلغ اضافه کرد و وزارت جنگ نیز چادر،سلاح،زین و برگ در اختیار او گذاشت.همینطور دو جوان تحصیلکرده فرانسوی نیز توسط روسای خود انتخاب شده و تحت اوامر دیولافوا قرار گرفتند.درخواست فرانسه جهت حفاریهای باستانشناسی در ایران با مخالفت صریح و سریع دولت وقت ایران روبرو شد.دیولافوا به دکتر تولوزان دوست و پزشک فرانسوی ناصرالدین شاه  متوسل شد.با ملاقات تولوزان با ناصرالدین شاه و وساطت او اجازه فعالیت هیات فرانسوی صادر شد و فرمانی در این خصوص به ظل السلطان که فرماندار اصفهان و خوزستان بوده نوشته شد.در مقدمه این فرمان اشاره شده است که برای نظارت در امور حفاری شخص واجد شرایطی از تهران انتخاب شود که کاملا در امور صنعتی و تاریخ آگاهی کافی دارد.ضمنا انجام حفاری منوط به رعایت شرایطی شده بود از جمله:

1-تعمیرات مقبره دانیال بر عهده دیولافواست و تاکید شده بود که نزدیک مقبره حفاری صورت نگیرد.

2-دیولافوا و همراهان آزادند که هرنوع تحقیقاتی خواستند انجام دهند به غیر از مطالعه در داخل مقبره دانیال

3-کلیه اشیاء کشف شده که طلا و نقره و جواهر باشد متعلق به دولت ایران است.در ضمن تصریح شده بود که دولت ایران هرگاه طالب اشیاء دیگری جدا از طلا و نقره و جواهر سهم خود باشد،فرانسوی ها باید بی درنگ آن را به ایران بفروشند و اگر ایران خواست از آثار موجود خود چیزی را بفروشد حق اولویت را به فرانسه دهد.

4-فرانسوی ها می توانند از اشیاء متعلق به ایران قالبگیری کنند به شرط آنکه هزینه آن را بپردازند.

5-فرانسویان ملزم هستند به قوانین و آداب و سنن و عادات و رسوم ایرانی احترام بگذارند.

دیولافوا به مدت دوسال(1884-1886) در شوش مشغول فعالیت و حفاری می شود و آثار شگفت انگیزی به ویژه از دوره هخامنشی و آپادانای شوش کشف میکند.کاشی های الوان کاخ داریوش. سرامیکهای شگفت شیرهای غران وسربازان گارد ده هزار جاودانان که زمانی زینت افزای دیوارهای آپادانا بودند.سرستونها و ستونها و......به عبارتی پانصد تن!! از مواریث فرهنگی ایران بدون اینکه دیولافواها احترامی به قول و قرار خود بگذارند عازم موزه لوور پاریس شد و سر و صدا و هیجان زیادی برپا کرد.متاسفانه این کاوشگران نخستین با دقت مشاهدات و یافته های خود را ثبت نمی کردند و از طرفی بیشتر به فکر این بودند که موزه های کشور خود را از اشیاء نفیس و گرانبها لبریز کنندتا تحقیقات دامنه دار علمی انجام دهند.از این رو بسیاری از اطلاعات و آگاهیهای تاریخی که می توانست به دست آید را خواسته و ناخواسته از میان بردند.

نمونه هایی از سرامیکهای زیبای کاخ داریوش که دیولافوا به لوور آورد

شیرهای غران هخامنشی-آپادانای شوش

ده هزار جاودانان- آپادانای شوش

یک نمونه را با هم مرور میکنیم.

شوش 8 فوریه

((دیروز گاو سنگی بزرگی را که در روزهای اخیر پیدا شده است با تاسف تماشا میکردم،در حدود دوازده هزار کیلو وزن دارد!تکان دادن چنین توده عظیمی غیرممکن است.بالاخره نتوانستم به خشم خود مسلط شوم،پتکی به دست گرفتم و به جان حیوان سنگی افتادم.ضرباتی وحشیانه به او زدم.سرستون در نتیجه ضربات پتک مثل میوه رسیده از هم شکافت.یک تکه سنگ بزرگ از آن پرید و از جلوی ما رد شد،اگر با چالاکی خودمان را کنار نمی کشیدیم پایمان را خرد میکرد.مرمر،سختی خود را کاملا از دست داده بود.در طی دو هزار سال،ریشه گیاهان در میان ترک هایی که هنگام سقوط سر ستون ایجاد شده بود،رخنه کرده و تکه های آن را از هم جدا کرده است.به این ترتیب بدون آنکه انتظار داشته باشیم دوازده هزار کیلو به بارهای ما اضافه شد زیرا حمل قطعات کوچک گاو سنگی میسر شد)).....................((ادامه دارد))

 بر گرفته از...

http://immortals.blogfa.com/post-5.aspx

 

وبلاگ پارس ويچ پايگاه كامل تاريخ و  فرهنگ و آداب  ايران

وبلاگ پارس ويچ پايگاه عكس تاريخ و فرهنگ و اداب ايران

آماده ي تبادل لينك با دوستان عزيز ميباشيم

ايلامي ميانه (حدود 1100 – 1450 ق م)                       

سرزمین ایلام  

محدوده جغرافیایی

خط و زبان

نگاهی به تاریخ ایران

ايلامي نو از 814 ق.م. تا كوروش بزرگ

مادها

شکـل گيري پـادشاه ماد

مباني سياسي فرهـنگي، پـايه گـذاري دولت ماد

ويژگيهاي دولت و تـمدن ماد

هخامنشیان

کوروش کبـيـر

تخت جمشيـد

ویدیوی پاسارگاد

ویدیو تخت جمشید فردوسی

سلوکیان

اشـکـانـيان ( پـارتـهـا )

از ای پس تاریخ بعـد از ميلاد مسيح

ساسانیان

خلفاي راشدين

خلفای بنی امیه

نامه معاویه درباره ایرانیان((مهم+بخوانید))

طاهـريان

صـفاريان

آل بويه

خـلفـاي بـني عـباس

سامانـيان

غـزنويان

علويان

دولت علويان گيلان و ديلمان

آل زيار

سـلـجوقـيان

سلجوقيان کرمان

حکومت غـز

سلجوقيان آناتـولي

اتابكانخیام

خوارزمشاهيان

مغول

تیموریان

جانشینان تیمور

شاه اسماعيل صفوي

صفویان

افـشاريه

زنـديه

قاجـاريه

پهلوی

رضا شاه پهلوی

محمدرضا شاه پهلوی

 

 

 سرود ملی ای ایران=شجريان

خلیج همیشه جاودان فارس

پيدايش شير و خورشيد

مراسم سنتي

سيزده بدر

چهارشنبه سوری

جشن مهرگان

يلدا

جشن سده

جشن تيرگان

نوروز

آداب و سنن حمامها

جزایر خلیج فارس

جزيره كيش (همراه عکس)

جزيره لاوان (همراه عکس)

جزيره هندورابي

جزيره شتور

جزيره ابوموسي (همراه عکس)

جزيره تـنب بزرگ (همراه عکس)

زيره تـنب ‌كوچك (همراه عکس

جزيره سيري (همراه عکس)

جزيره فرور بزرگ (همراه عکس)البرز

جزيره فرور كوچك (همراه عکس)

نقشه ایران

رفاه و تامين اجتماعي در عصر هخامنشيان

=====================

تاريخچه شهر شيراز

تاريخچه شهر اهواز

تاريخچه شهر شوشتر

تاريخچه‌ شهر آبادان

تاريخچه شهر نيشابور

تاريخچه شهر كرد

تاريخچه شهر اهواز

تاريخچه شهر تهران

تاريخچه كرمان

تاريخچه شهر همدان

تاريخچه شهر اصفهان

تاريخچه شهر ايلام

تاريخچه كرمانشاه

تاريخچه‌ شهر ايذه

تاريخچه شهر ياسوج

تاريخچه شهر ياسوج

تاريخچه شهر انديمشک

تاريخچه شهر چالوس

====================

مختصری از زندگینامه نادر شاه افشار

اختراعات و ایرانیان دردریانوردی و نجوم

بابك خرمدین نمادی از مقاومت ایرانیان در برابر تجاو

اصلاحات داريوش بزرگ و نظام اجتماعي

رازهای خیام

نگاهي بر زندگينامه ابومسلم خراساني

خيزش کاوه آهنگر

سياوش

ماجراي رستم و سياوش

عدالت و دادرسي در عهد هخامنشيان

اندرز آریوبرزن به اسکندر گجستک

داریوش بزرگ

سخنان بزرگان و مشاهیر ایران زمین2

سخنان بزرگان ایران زمین1

 

شاهنشاهان ایران زمین پیش از اسلام3

شاهنشاهان ایران زمین پیش از اسلام2

شاهنشاهان ایران زمین پیش از اسلام1

 

دیاکو بنیانگذار ایران و نخستین پادشاه سرزمین

بزرگمهر یا برزویه طبیب

سرداران , دلاوران و مبارزین ایران زمین

آرش کمانگیربختیاری

آناهیتا

اسفندیار

اَرمَیتی (اسپندارمد)، اخلاص

وهُورَمنَه (بهمن)، اندیشۀ نیک

ثريته (اَثرَط)،ثرَيتَونَه (فريدون)

هوشنگ و تَخمُورو(= تهمورث)

دانشگاه گندی شاپور

نام روزهای هر ماه در گاه شماری ایرانی

نام روزهای هر ماه در گاه شماری ایرانی

اسطوره آتش در ایران باستان

منشور كورُش بزرگ

خوزستان مهد تمدن پنج هزار ساله

زن در حقوق ساسانی

ایران دخت

تاریخچه سد سازی در ایران باستان

زناندختر قشقایی

حقوق زنان

سینمای زنان

زنان موفق خارج از ایران

زنان در ایران باستان

زنان در شاهنامه

زنان ایران قبل از عصر مغول

زنان ایران بعد از عصر مغول

 

 

 

 

عكس+کاروتفریح در ساحل بندر عباس(عکس)

عكس2+كار و تفريح در ساحل بندر عباس(

عكس+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس2+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس3+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس+کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان 01

عكس02+کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان

 عكس01+مسیر کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت

عكس02+مسیر کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت

عكس03+کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت

 

فردوسي استاد بي همتاي شعر و خرد ایرانی

گزیده ای از سخنان نادر شاه افشار پادشاه ایران زمین

عکس+اتشکده زرتشتیان در یزد

عکس+وای بر ما..چه بر سر ایرانمان آوردیم

سال و ماه در ایران باستان

پوستر منشور حقوق بشر

روز 29 اکتبر، روز کورش بزرگ،را گرامی میداریم

سخنان بزرگان دنیا در مورد کوروش بزرگ

عکس+نمایش ”رستم و سهراب” به نویسندگی و کارگردانی سلطان عثمانف از تاجیکستان

عکس+نمایش ”رستم و سهراب” به نویسندگی و کارگردانی سلطان عثمانف از تاجیکستان

نمایش ”رستم و سهراب” به نویسندگی و کارگردانی سلطان عثمانف از تاجیکستان / حسین ظهروند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نماد فروهر

 

وبلاگ پارس ويچ پايگاه كامل تاريخ و  فرهنگ و آداب  ايران

وبلاگ پارس ويچ پايگاه عكس تاريخ و فرهنگ و اداب ايران

آماده ي تبادل لينك با دوستان عزيز ميباشيم

ايلامي ميانه (حدود 1100 – 1450 ق م)                       

سرزمین ایلام  

محدوده جغرافیایی

خط و زبان

نگاهی به تاریخ ایران

ايلامي نو از 814 ق.م. تا كوروش بزرگ

مادها

شکـل گيري پـادشاه ماد

مباني سياسي فرهـنگي، پـايه گـذاري دولت ماد

ويژگيهاي دولت و تـمدن ماد

هخامنشیان

کوروش کبـيـر

تخت جمشيـد

ویدیوی پاسارگاد

ویدیو تخت جمشید فردوسی

سلوکیان

اشـکـانـيان ( پـارتـهـا )

از ای پس تاریخ بعـد از ميلاد مسيح

ساسانیان

خلفاي راشدين

خلفای بنی امیه

نامه معاویه درباره ایرانیان((مهم+بخوانید))

طاهـريان

صـفاريان

آل بويه

خـلفـاي بـني عـباس

سامانـيان

غـزنويان

علويان

دولت علويان گيلان و ديلمان

آل زيار

سـلـجوقـيان

سلجوقيان کرمان

حکومت غـز

سلجوقيان آناتـولي

اتابكانخیام

خوارزمشاهيان

مغول

تیموریان

جانشینان تیمور

شاه اسماعيل صفوي

صفویان

افـشاريه

زنـديه

قاجـاريه

پهلوی

رضا شاه پهلوی

محمدرضا شاه پهلوی

 

 

 سرود ملی ای ایران=شجريان

خلیج همیشه جاودان فارس

پيدايش شير و خورشيد

مراسم سنتي

سيزده بدر

چهارشنبه سوری

جشن مهرگان

يلدا

جشن سده

جشن تيرگان

نوروز

آداب و سنن حمامها

جزایر خلیج فارس

جزيره كيش (همراه عکس)

جزيره لاوان (همراه عکس)

جزيره هندورابي

جزيره شتور

جزيره ابوموسي (همراه عکس)

جزيره تـنب بزرگ (همراه عکس)

زيره تـنب ‌كوچك (همراه عکس

جزيره سيري (همراه عکس)

جزيره فرور بزرگ (همراه عکس)البرز

جزيره فرور كوچك (همراه عکس)

نقشه ایران

رفاه و تامين اجتماعي در عصر هخامنشيان

=====================

تاريخچه شهر شيراز

تاريخچه شهر اهواز

تاريخچه شهر شوشتر

تاريخچه‌ شهر آبادان

تاريخچه شهر نيشابور

تاريخچه شهر كرد

تاريخچه شهر اهواز

تاريخچه شهر تهران

تاريخچه كرمان

تاريخچه شهر همدان

تاريخچه شهر اصفهان

تاريخچه شهر ايلام

تاريخچه كرمانشاه

تاريخچه‌ شهر ايذه

تاريخچه شهر ياسوج

تاريخچه شهر ياسوج

تاريخچه شهر انديمشک

تاريخچه شهر چالوس

====================

مختصری از زندگینامه نادر شاه افشار

اختراعات و ایرانیان دردریانوردی و نجوم

بابك خرمدین نمادی از مقاومت ایرانیان در برابر تجاو

اصلاحات داريوش بزرگ و نظام اجتماعي

رازهای خیام

نگاهي بر زندگينامه ابومسلم خراساني

خيزش کاوه آهنگر

سياوش

ماجراي رستم و سياوش

عدالت و دادرسي در عهد هخامنشيان

اندرز آریوبرزن به اسکندر گجستک

داریوش بزرگ

سخنان بزرگان و مشاهیر ایران زمین2

سخنان بزرگان ایران زمین1

 

شاهنشاهان ایران زمین پیش از اسلام3

شاهنشاهان ایران زمین پیش از اسلام2

شاهنشاهان ایران زمین پیش از اسلام1

 

دیاکو بنیانگذار ایران و نخستین پادشاه سرزمین

بزرگمهر یا برزویه طبیب

سرداران , دلاوران و مبارزین ایران زمین

آرش کمانگیربختیاری

آناهیتا

اسفندیار

اَرمَیتی (اسپندارمد)، اخلاص

وهُورَمنَه (بهمن)، اندیشۀ نیک

ثريته (اَثرَط)،ثرَيتَونَه (فريدون)

هوشنگ و تَخمُورو(= تهمورث)

دانشگاه گندی شاپور

نام روزهای هر ماه در گاه شماری ایرانی

نام روزهای هر ماه در گاه شماری ایرانی

اسطوره آتش در ایران باستان

منشور كورُش بزرگ

خوزستان مهد تمدن پنج هزار ساله

زن در حقوق ساسانی

ایران دخت

تاریخچه سد سازی در ایران باستان

زناندختر قشقایی

حقوق زنان

سینمای زنان

زنان موفق خارج از ایران

زنان در ایران باستان

زنان در شاهنامه

زنان ایران قبل از عصر مغول

زنان ایران بعد از عصر مغول

 

 

 

 

عكس+کاروتفریح در ساحل بندر عباس(عکس)

عكس2+كار و تفريح در ساحل بندر عباس(

عكس+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس2+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس3+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس+کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان 01

عكس02+کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان

 عكس01+مسیر کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت

عكس02+مسیر کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت

عكس03+کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت

 

فردوسي استاد بي همتاي شعر و خرد ایرانی

گزیده ای از سخنان نادر شاه افشار پادشاه ایران زمین

عکس+اتشکده زرتشتیان در یزد

عکس+وای بر ما..چه بر سر ایرانمان آوردیم

سال و ماه در ایران باستان

پوستر منشور حقوق بشر

روز 29 اکتبر، روز کورش بزرگ،را گرامی میداریم

سخنان بزرگان دنیا در مورد کوروش بزرگ

عکس+نمایش ”رستم و سهراب” به نویسندگی و کارگردانی سلطان عثمانف از تاجیکستان

فردوسي استاد بي همتاي شعر و خرد ایرانی

فردوسي استاد بي همتاي شعر و خرد ایرانی

فردوسي استاد بي همتاي شعر و خرد پارسي و بزرگترين حماسه سراي جهان است. اهميت فردوسي در آن است چه با آفريدن اثر هميشه جاويد خود، نه تنها زبان ، بلكه كل فرهنگ و تاريخ و در يك سخن ، همه اسناد اصالت اقوام ايراني را جاودانگي بخشيد و خود نيز برآنچه كه ميكرد و برعظمت آن ، آگاه بود و مي دانست كه با زنده نگه داشتن زبان ويژه يك ملت ، در واقع آن ملت را زندگي و جاودانگي بخشيده است .

بسي رنج بردم در اين سال سي
عجم زنده كـردم بديــن پــــارسي

فردوسي در سال 329 هجري برابر با 940 ميلادي در روستاي باژ از توابع طوس در خانواده اي از طبقه دهقانان ديده به جهان گشود و در جواني شروع به نظم برخي از داستانهاي قهرماني كرد. در سال 370 هجري برابر با 980 ميلادي زير ديد تيز و مستقيم جاسوس هاي بغداد و غزنين ، تنظيم شاهنامه را آغاز مي كند و به تجزيه و تحليل نيروهاي سياسي بغداد و عناصر ترك داخلي آنها مي پردازد. فردوسي ضمن بيان مفاسد آنها، نه تنها با بغداد و غزنين ، بلكه با عناصر داخلي آنها نيز مي ستيزد و در واقع ، طرح تئوري نظام جانشين عرب و ترك را مي ريزد حداقل آرزوي او اين بود كه تركيبي از اقتدار ساسانيان و ويژگيهاي مثبت سامانيان را در ايران ببيند. چهار عنصر اساسي براي فردوسي ارزشهاي بنيادي و اصلي به شمار مي آيد و او شاهنامه خود را در مربعي قرار داده كه هر ضلع آن بيانگر يكي از اين چهار عنصر است آن عناصر عبارتند از: مليت ايراني ، خردمندي ، عدالت و دين ورزي او هر موضوع و هر حكايتي را برپايه اين چهار عنصر تقسيم مي كند. علاوه بر اين ، شاهنامه ، شناسنامه فرهنگي ما ايرانيان است كه مي كوشد تا به تاخت و تاز ترك هاي متجاوز و امويان و عباسيان ستمگر پاسخ دهد او ايراني را معادل آزاده مي داند و از ايرانيان با تعبير آزادگان ياد مي كند؛ بدان سبب كه پاسخي به ستمهاي امويان و عباسيان نيز داده باشد؛ چرا كه مدت زمان درازي ، ايرانيان ، موالي خوانده مي شدند و با آنان همانند انسان هاي درجه دوم رفتار مي شد بنابراين شاهنامه از اين منظر، بيش از آن كه بيان انديشه ها و نيات يك فرد باشد، ارتقاي نگرشي ملي و انساني و يا تعالي بخشيدن نوعي جهانبيني است.

سي سال بعد يعني در سال 400 هجري برابر با 1010 ميلادي پس از پايان خلق شاهنامه اين اثر گرانبها به سلطان محمود غزنوي نشان داده مي شود. به علت هاي گوناگون كه مهمترينشان اختلاف نژاد و مذهب بود اختلاف دستگاه حكومتي با فردوسي باعث برگشتن فردوسي به طوس و تبرستان شد. استاد بزرگ شعر فارسي در سال 411 هجري برابر با 1020 ميلادي در زادگاه خود بدرود حيات گفت ولي ياد و خاطره اش براي همه دوران در قلب ايرانيان جاودان مانده است.

زبان ، شرح حال انسان هاست اگر زبان را برداريم ، تقريبا چيزي از شخصيت ، عقايد، خاطرات و افكار نظام يافته ما باقي نخواهد ماند بدون زبان ، موجوديت انسان هم به پايان مي رسد زبان ، ذخيره نمادين انديشه ها، عواطف ، بحران ها، مخالفت ها، نفرت ها، توافق ها، وفاداري ها، افكار قالبي و انگيزه هايي است كه در سوق دادن و تجلي هويت فرهنگي انسانها نقش اساسي دارد.همگان بر اين باورند كه واژه ها در كارگاه انديشه و جهان بيني انديشمندان و روشنفكران هر دوره در هم مي آميزند تا زايش مفاهيم عميق انساني تا ابد تداوم يابد. با وجود اين ، در يك داوري دقيق ، تمايزات غيرقابل كتمان و قوت كلام سخنسراي نام آور ايراني حكيم ابوالقاسم فردوسي با همتايان همعصر خود آشكارا به چشم مي خورد زبان و كلمات برآمده از ذهن فرانگر و تيزبين او، در محدوديت قالبهاي شعري ، تن به اسارت نمي سپارد و ناگزير به گونه شگفت آوري زنده ، ملموس و دورپرواز است فردوسي به علت ضرورت زماني و جو اختناق حاكم در زمان خود، بالاجبار براي بيان مسائل روز: زباني كنايه و اسطوره اي انتخاب كرده است ؛ در حالي كه محتواي مورد بحث او مسائل جاري زمان است بدين اعتبار، فردوسي از معدود افرادي است كه توان به تصوير كشيدن جنايات قدرت سياسي زمان خويش را داشته است پايان سخن آن كه انگيزه فردوسي از آفريدن شاهنامه مبارزه با استعمار و استثمار سياسي ، اقتصادي و فرهنگي خلفاي عباسي و سلطه اميران ترك بود .

آنچه كورش كرد و دارا وانچه زرتشت مهين
زنده گشت از همت فردوسي سحـر آفرين
نام ايــــران رفته بــود از يـاد تا تـازي و تـرك
تركــتــازي را بــرون راندند لاشـــه از كـمين
اي مبـــارك اوستـــاد‚ اي شاعـــر والا نژاد
اي سخنهايت بســوي راستي حبلي متين
با تـــو بد كـــردند و قــدر خدمتت نشناختند
آزمـــنـــدان بــخيـــل و تاجـــداران ضـنــيــن

 

زندگی نامه

 


 
حکیم فردوسی در "طبران طوس" در سال 329 هجری به دنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و از نظر مادی دارای ثروت و موقعیت قابل توجهی بود. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی در دست نیست ولی مشخص است که در جوانی با درآمدی که از املاک پدرش داشته به کسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی گرفتار شده است.

فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت، به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات مربوط به گذشته ایران عشق می ورزید.

همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را به فکر به نظم در آوردن شاهنامه انداخت.

چنان که از گفته خود او در شاهنامه بر می آید، مدتها در جستجوی این کتاب بوده است و پس از یافتن دستمایه ی اصلیی داستانهای شاهنامه، نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی خود را وقف این کار کرد.

او خود می گوبد:

بسی رنج بردم بدین سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب

فردوسی در سال 370 یا 371 به نظم در آوردن شاهنامه را آغاز کرد و در اوایل این کار هم خود فردوسی ثروت و دارایی قابل توجهی داشت و هم بعضی از بزرگان خراسان که به تاریخ باستان ایران علاقه داشتند او را یاری می کردند ولی به مرور زمان و پس از گذشت سالهایی، در حالی که فردوسی بیشتر شاهنامه را سروده بود دچار فقر و تنگدستی شد.

اَلا ای برآورده چرخ بلند
چه داری به پیری مرا مستمند
چو بودم جوان برترم داشتی
به پیری مرا خوار بگذاشتی
به جای عنانم عصا داد سال
پراکنده شد مال و برگشت حال

بر خلاف آن چه مشهور است، فردوسی سرودن شاهنامه را صرفاً به خاطر علاقه خودش و حتی سالها قبل از آن که سلطان محمود به سلطنت برسد، آغاز کرد؛ اما چون در طی این کار رفته رفته ثروت و جوانی را از دست داد، به فکر افتاد که آن را به نام پادشاهی بزرگ کند و به گمان اینکه سلطان محمود چنان که باید قدر او را خواهد شناخت، شاهنامه را به نام او کرد و راه غزنین را در پیش گرفت.

اما سلطان محمود که به مدایح و اشعار ستایش آمیز شاعران بیش از تاریخ و داستانهای پهلوانی علاقه داشت، قدر سخن فردوسی را ندانست و او را چنانکه شایسته اش بود تشویق نکرد.

علت این که شاهنامه مورد پسند سلطان محمود واقع نشد، درست معلوم نیست.

عضی گفته اند که به سبب بدگوئی حسودان، فردوسی نزد محمود به بی دینی متهم شد (در واقع اعتقاد فردوسی به شیعه که سلطان محمود آن را قبول نداشت هم به این موضوع اضافه شد) و از این رو سلطان به او بی اعتنائی کرد.

ظاهراً بعضی از شاعران دربار سلطان محمود به فردوسی حسد می بردند و داستانهای شاهنامه و پهلوانان قدیم ایران را در نظر سلطان محمود پست و ناچیز جلوه داده بودند.

به هر حال سلطان محمود شاهنامه را بی ارزش دانست و از رستم به زشتی یاد کرد و بر فردوسی خشمگین شد و گفت: که "شاهنامه خود هیچ نیست مگر حدیث رستم، و اندر سپاه من هزار مرد چون رستم هست".

گفته اند که فردوسی از این بی اعتنائی سلطان محمود بر آشفت و چندین بیت در هجو سلطان محمود گفت و سپس از ترس مجازات او غزنین را ترک کرد و چندی در شهرهائی چون هرات، ری و طبرستان متواری بود و از شهری به شهر دیگر می رفت تا آنکه سرانجام در زادگاه خود، طوس درگذشت.

تاریخ وفاتش را بعضی 411 و برخی 416 هجری قمری نوشته اند.

فردوسی را در شهر طوس، در باغی که متعلق به خودش بود، به خاک سپردند.

 

 

در تاریخ آمده است که چند سال بعد، محمود به مناسبتی فردوسی را به یاد آورد و از رفتاری که با آن شاعر آزاده کرده بود پشیمان شد و به فکر جبران گذشته افتاد و فرمان داد تا ثروت فراوانی را برای او از غزنین به طوس بفرستند و از او دلجوئی کنند.

اما چنان که نوشته اند، روزی که هدیه سلطان را از غزنین به طوس می آوردند، جنازه شاعر را از طوس بیرون می بردند.

از فردوسی تنها یک دختر به جا مانده بود، زیرا پسرش هم در حیات پدر فوت کرده بود و گفته شده است که دختر فردوسی هم این هدیه سلطان محمود را نپذیرفت و آن را پس فرستاد.

شاهنامه نه فقط بزرگ ترین و پر مایه ترین مجموعه شعر است که از عهد سامانی و غزنوی به یادگار مانده است بلکه مهمترین سند عظمت زبان فارسی و بارزترین مظهر شکوه و رونق فرهنگ و تمدن ایران قدیم و خزانه لغت و گنجینه ادبـیات فارسی است.

فردوسی طبعی لطیف داشته، سخنش از طعنه و هجو و دروغ و تملق خالی بود و تا می توانست الفاظ ناشایست و کلمات دور از اخلاق بکار نمی برد.

او در وطن دوستی سری پر شور داشت. به داستانهای کهن و به تاریخ و سنن قدیم عشق می ورزید.


ویژگیهای هنری شاهنامه

"شاهنامه"، حافظ راستین سنت های ملی و شناسنامه قوم ایرانی است. شاید بی وجود این اثر بزرگ، بسیاری از عناصر مثبت فرهنگ آبا و اجدادی ما در طوفان حوادث تاریخی نابود می شد و اثری از آنها به جای نمی ماند.

اهمیت شاهنامه فقط در جنبه ادبی و شاعرانه آن خلاصه نمی شود و پیش از آن که مجموعه ای از داستانهای منظوم باشد، تبارنامه ای است که بیت بیت و حرف به حرف آن ریشه در اعماق آرزوها و خواسته های جمعی، ملتی کهن دارد. ارد بزرگ متفکر شهیر کشورمان می گوید : ایرانیان نیک نامی و پاکی تبار گذشتگان خویش را در شاهنانه فردوسی می بینند و در هر دودمانی که باشند برآن راه خواهند بود .

ملتی که در همه ادوار تاریخی، نیکی و روشنایی را ستوده و با بدی و ظلمت ستیز داشته است.

شاهنامه، منظومه مفصلی است که حدوداً از شصت هزار بیت تشکیل شده است و دارای سه دوره اساطیری، پهلوانی، تاریخی است.

فردوسی بر منابع بازمانده کهن، چنان کاخ رفیعی از سخن بنیان می نهد که به قول خودش باد و باران نمی تواند گزندی بدان برساند و گذشت سالیان بر آن تأثیری ندارد.

در برخورد با قصه های شاهنامه و دیگر داستانهای اساطیری فقط به ظاهر داستانها نمی توان بسنده کرد.

زبان قصه های اساطیری، زبانی آکنده از رمز و سمبل است و بی توجهی به معانی رمزی اساطیر، شکوه و غنای آنها را تا حد قصه های معمولی تنزل می دهد.

حکیم فردوسی خود توصیه می کند:

تو این را دوغ و فسانه مدان
به یکسان روش در زمانه مدان
از او هر چه اندر خورد با خرد
دگر بر ره رمز معنی برد

شاهنامه روایت نبرد خوبی و بدی است و پهلوانان، جنگجویان این نبرد دائمی در هستی اند.

جنگ کاوه و ضحاک ظالم، کین خواهی منوچهر از سلم و تور، مرگ سیاوش به دسیسه سودابه و . . . همه حکایت از این نبرد و ستیز دارند.

تفکر فردوسی و اندیشه حاکم بر شاهنامه همیشه مدافع خوبی ها در برابر ظلم و تباهی است. ایران که سرزمین آزادگان محسوب می شود همواره مورد آزار و اذیت همسایگانش قرار می گیرد.

زیبایی و شکوه ایران، آن را در معرض مصیبت های گوناگون قرار می دهد و از همین رو پهلوانانش با تمام توان به دفاع از موجودیت این کشور و ارزشهای عمیق انسانی مردمانش بر می خیزند و جان بر سر این کار می نهند.

برخی از پهلوانان شاهنامه نمونه های متعالی انسانی هستند که عمر خویش را به تمامی در خدمت همنوعان خویش گذرانده است.

پهلوانانی همچون فریدون، سیاوش، کیخسرو، رستم، گودرز و طوس از این دسته اند.

شخصیت های دیگری نیز همچون ضحاک و سلم و تور وجودشان آکنده از شرارت و بدخویی و فساد است.

آنها مأموران اهریمنند و قصد نابودی و فساد در امور جهان را دارند.

قهرمانان شاهنامه با مرگ، ستیزی هماره دارند و این ستیز نه روی گردانی از مرگ است و نه پناه بردن به کنج عافیت، بلکه پهلوان در مواجهه و درگیری با خطرات بزرگ به جنگ مرگ می رود و در حقیقت، زندگی را از آغوش مرگ می دزدد.

اغلب داستانهای شاهنامه بی اعتباری دنیا را به یاد خواننده می آورد و او را به بیداری و درس گرفتن از روزگار می خواند ولی در همین حال آنجا که هنگام سخن عاشقانه می رسد فردوسی به سادگی و با شکوه و زیبایی موضوع را می پروراند.

نگاهی به پنج گنج نظامی در مقایسه با شاهنامه، این حقیقت را بر ما نمایان تر می کند. در پنج گنج، شاعر عارف که ذهنیتی تغزلی و زبانی نرم و خیال انگیز دارد، در وادی حماسه چنان غریق تصویرسازی و توصیفات تغزلی شده که جای و مقام زبان حماسه را فراموش کرده است حال آنکه که فردوسی حتی در توصیفات تغزلی در شأن زبان حماسه، از تخیل و تصاویر بهره می گیرد و از ازدحام بیهوده تصاویر در زبان حماسی اش پرهیز می کند.

 

 

تصویرسازی

تصویرسازی در شعر فردوسی جایی بسیار مهم دارد. شاعر با تجسم حوادث و ماجراهای داستان در پیش چشم خواننده او را همراه با خود به متن حوادث می برد، گویی خواننده داستان را بر پرده سینما به تماشا نشسته است.

تصویرسازی و تخیل در اثر فردوسی چنان محکم و متناسب است که حتی اغلب توصیفات طبیعی درباره طلوع، غروب، شب، روز و . . . در شعر او حالت و تصویری حماسی دارد و ظرافت و دقت حکیم طوس در چنین نکاتی موجب هماهنگی جزئی ترین امور در شاهنامه با کلیت داستان ها شده است.

چند بیت زیر در توصیف آفتاب بیان شده است:

چو خورشید از چرخ گردنده سر
برآورد بر سان زرین سپر

***

پدید آمد آن خنجر تابناک
به کردار یاقوت شد روی خاک

***

چو زرین سپر برگرفت آفتاب
سرجنگجویان برآمد ز خواب

و این هم تصویری که شاعر از رسیدن شب دارد:

چو خورشید تابنده شد ناپدید
شب تیره بر چرخ لشگر کشید

موسیقی

موسیقی در شعر فردوسی از عناصر اصلی شعر محسوب می شود. انتخاب وزن متقارب که هجاهای بلند آن کمتر از هجاهای کوتاه است، موسیقی حماسی شاهنامه را چند برابر می کند.

علاوه بر استفاده از وزن عروضی مناسب، فردوسی با به کارگیری قافیه های محکم و هم حروفیهای پنهان و آشکار، انواع جناس، سجع و دیگر صنایع لفظی تأثیر موسیقایی شعر خود را تا حد ممکن افزایش می دهد.

اغراقهای استادانه، تشبیهات حسی و نمایش لحظات طبیعت و زندگی از دیگر مشخصات مهم شعر فردوسی است.

برآمد ز هر دو سپه بوق و کوس
هوا نیلگون شد، زمین آبنوس
چو برق درخشنده از تیره میغ
همی آتش افروخت از گرز و تیغ
هوا گشت سرخ و سیاه و بنفش
ز بس نیزه و گونه گونه درفش
از آواز دیوان و از تیره گرد
ز غریدن کوس و اسب نبرد
چکاچاک گرز آمد و تیغ و تیر
ز خون یلان دشت گشت آبگیر
زمین شد به کردار دریای قیر
همه موجش از خنجر و گرز و تیر
دمان بادپایان چو کشتی بر آب
سوی غرق دارند گفتی شتاب

 

منبع داستانهای شاهنامه

نخستین کتاب نثر فارسی که به عنوان یک اثر مستقل عرضه شد، شاهنامه ای منثور بود.

این کتاب به دلیل آن که به دستور و سرمایه "ابومنصور توسی" فراهم آمد، به "شاهنامه ابومنصوری" شهرت دارد و تاریخ گذشته ایران به حساب می آید.

اصل این کتاب از میان رفته و تنها مقدمه آن که حدود پانزده صفحه می شود در بعضی نسخه های خطی شاهنامه موجود است.

علاوه بر این شاهنامه، یک شاهنامه منثور دیگر به نام شاهنامه ابوالموید بلخی وجود داشته که گویا قبل از شاهنامه ابومنصوری تألیف یافته است، اما چون به کلی از میان رفته درباره آن نمی توان اظهارنظر کرد.

پس از این دوره در قرن چهارم شاعری به نام دقیقی کار به نظم در آوردن داستانهای ملی ایران را شروع کرد.

دقیقی زردشتی بود و در جوانی به شاعری پرداخت.

او برخی از امیران چغانی و سامانی را مدح گفت و از آنها جوایز گرانبها دریافت کرد.

دقیقی ظاهراً به دستور نوح بن منصور سامانی مأموریت یافت تا شاهنامه ی ابومنصوری را که به نثر بود به نظم در آورد.

دقیقی، هزار بیت بیشتر از این شاهنامه را نسروده بود و هنوز جوان بود که کشته شد (حدود 367 یا 369 هـ. ق) و بخش عظیمی از داستانهای شاهنامه ناسروده مانده بود.

فردوسی استاد و هشمهری دقیقی کار ناتمام او را دنبال کرد.

از این رو می توان شاهنامه دقیقی را منبع اصلی فردوسی در سرودن شاهنامه دانست.


بخش های اصلی شاهنامه

موضوع این شاهکار جاودان، تاریخ ایران قدیم از آغاز تمدن نژاد ایرانی تا انقراض حکومت ساسانیان به دست اعراب است و کلاً به سه دوره اساطیری، پهلوی و تاریخی تقسیم می شود.

دوره اساطیری

این دوره از عهد کیومرث تا ظهور فریدون ادامه دارد. در این عهد از پادشاهانی مانند کیومرث، هوشنگ، تهمورث و جمشید سخن به میان می آید. تمدن ایرانی در این زمان تکوین می یابد. کشف آتش، جدا کرن آهن از سنگ و رشتن و بافتن و کشاورزی کردن و امثال آن در این دوره صورت می گیرد.

در این عهد جنگها غالباً جنگ های داخلی است و جنگ با دیوان و سرکوب کردن آنها بزرگ ترین مشکل این عصر بوده است. (بعضی احتمال داده اند که منظور از دیوان، بومیان فلات ایران بوده اند که با آریایی های مهاجم همواره جنگ و ستیز داشته اند)

در پایان این عهد، ضحاک دشمن پاکی و سمبل بدی به حکومت می نشیند، اما سرانجام پس از هزار سال فریدون به یاری کاوه آهنگر و حمایت مردم او را از میان می برد و دوره جدید آغاز می شود.

دوره پهلوانی

دوره پهلوانی یا حماسی از پادشاهی فریدون شروع می شود. ایرج، منوچهر، نوذر، گرشاسب به ترتیب به پادشاهی می نشیند. جنگهای میان ایران و توران آغاز می شود.

پادشاهی کیانی مانند: کیقباد، کیکاووس، کیخسرو و سپس لهراست و گشتاسب روی کار می آیند. در این عهد دلاورانی مانند: زال، رستم، گودرز، طوس، بیژن، سهراب و امثال آنان ظهور می کنند.

سیاوش پسر کیکاووس به دست افراسیاب کشته می شود و رستم به خونخواهی او به توران زمین می رود و انتقام خون سیاوش را از افراسیاب می گیرد. در زمان پادشاهی گشتاسب، زرتشت پیغمبر ایرانیان ظهور می کند و اسفندیار به دست رستم کشته می شود.

مدتی پس از کشته شدن اسفندیار، رستم نیز به دست برادر خود، شغاد از بین می رود و سیستان به دست بهمن پسر اسفندیار با خاک یکسان می گردد، و با مرگ رستم دوره پهلوانی به پایان می رسد.

دوره تاریخی

این دوره با ظهور بهمن آغاز می شود و پس از بهمن، همای و سپس داراب و دارا پسر داراب به پادشاهی می رسند.

در این زمان اسکندر مقدونی به ایران حمله می کند و دارا را که همان داریوش سوم است می کشد و به جای او بر تخت می نشیند.

پس از اسکندر دوره پادشاهی اشکانیان در ابیاتی چند بیان می گردد و سپس ساسانیان روی کار می آیند و آن گاه حمله عرب پیش می آید و با شکست ایرانیان شاهنامه به پایان می رسد.


 

گزیده ای از سخنان نادر شاه افشار پادشاه ایران زمین

گزیده ای از سخنان نادر شاه افشار پادشاه ایران زمین

نادر شاه افشار : میدان جنگ می تواند میدان دوستی نیز باشد اگر نیروهای دو طرف میدان به حقوق خویش اکتفا کنند .

نادر شاه افشار : سکوت شمشیری بوده است که من همیشه از آن بهره جسته ام .

نادر شاه افشار : تمام وجودم را برای سرفرازی میهن بخشیدم به این امید که افتخاری ابدی برای کشورم کسب کنم .

نادر شاه افشار : باید راهی جست در تاریکی شبهای عصیان زده سرزمینم همیشه به دنبال نوری بودم نوری برای رهایی سرزمینم از چنگال اجنبیان ، چه بلای دهشتناکی است که ببینی همه جان و مال و ناموست در اختیار اجنبی قرار گرفته و دستانت بسته است نمی توانی کاری کنی اما همه وجودت برای رهایی در تکاپوست تو می توانی این تنها نیروی است که از اعماق و جودت فریاد می زند تو می توانی جراحت ها را التیام بخشی و اینگونه بود که پا بر رکاب اسب نهادم به امید سرفرازی ملتی بزرگ .

نادر شاه افشار : از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت . جوانی که از آرمانهای بزرگ فاصله گرفت نه تنها کمک جامعه نیست بلکه باری به دوش هموطنانش است.

نادر شاه افشار : اگر جانبازی جوانان ایران نباشد نیروی دهها نادر هم به جای نخواهد رسید .

نادر شاه افشار : خردمندان و دانشمندان سرزمینم ، آزادی اراضی کشور با سپاه من و تربیت نسلهای آینده با شما ، اگر سخن شما مردم را آگاهی بخشد دیگر نیازی به شمشیر نادرها نخواهد بود .
نادر شاه افشار : وقتی پا در رکاب اسب می نهی بر بال تاریخ سوار شده ای شمشیر و عمل تو ماندگار می شود چون هزاران فرزند به دنیا نیامده این سرزمین آزادی اشان را از بازوان و اندیشه ما می خواهند . پس با عمل خود می آموزانیم که پدرانشان نسبت به آینده آنان بی تفاوت نبوده اند .و آنان خواهند آموخت آزادی اشان را به هیچ قیمت و بهایی نفروشند .

نادر شاه افشار : هر سربازی که بر زمین می افتد و روح اش به آسمان پر می کشد نادر می میرد و به گور سیاه می رود نادر به آسمان نمی رود نادر آسمان را برای سربازانش می خواهد و خود بدبختی و سیاهی را ، او همه این فشارها را برای ظهور ایران بزرگ به جان می خرد پیشرفت و اقتدار ایران تنها عاملی است که فریاد حمله را از گلوی غمگینم بدر می آورد و مرا بی مهابا به قلب سپاه دشمن می راند …

نادر شاه افشار : شاهنامه فردوسی خردمند ، راهنمای من در طول زندگی بوده است .

نادر شاه افشار : فتح هند افتخاری نبود برای من دستگیری متجاوزین و سرسپردگانی مهم بود که بیست سال کشورم را ویران ساخته و جنایت و غارت را در حد کمال بر مردم سرزمینم روا داشتند . اگر بدنبال افتخار بودم سلاطین اروپا را به بردگی می گرفتم . که آنهم از جوانمردی و خوی ایرانی من بدور بود .

نادر شاه افشار : کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عمرم بوده است .

نادر شاه افشار : هنگامی که برخواستم از ایران ویرانه ای ساخته بودند و از مردم کشورم بردگانی زبون ، سپاه من نشان بزرگی و رشادت ایرانیان در طول تاریخ بوده است سپاهی که تنها به دنبال حفظ کشور و امنیت آن است .

نادر شاه افشار : لحظه پیروزی برای من از آن جهت شیرین است که پیران ، زنان و کودکان کشورم را در آرامش و شادان ببینم .

نادر شاه افشار : برای اراضی کشورم هیچ وقت گفتگو نمی کنم بلکه آن را با قدرت فرزندان کشورم به دست می آورم .

نادر شاه افشار : گاهی سکوتم ، دشمن را فرسنگها از مرزهای خودش نیز به عقب می نشاند .

نادر شاه افشار :کیست که نداند مردان بزرگ از درون کاخهای فرو ریخته به قصد انتقام بیرون می آیند انتقام از خراب کننده و ندای از درونم می گفت برخیز ایران تو را فراخوانده است و برخواستم .

منبع : پارس ویچ

www.pars-vich.blogfa.com

 

 

عکس+اتشکده زرتشتیان در یزد

عکس+اتشکده زرتشتیان در یزد

آتشکده+یزد

عکس+وای بر ما..چه بر سر ایرانمان آوردیم

عکس+وای بر ما..چه بر سر ایرانمان آوردیم

www.pars-vich.blogfa.com

 

سال و ماه در ایران باستان

سال و ماه در ایران باستان

گردآوری شده توسط وبلاگ پارس ویچ
www.pars-vich.blogfa.com
نام 12 ماه سال كه از قديم در ايران وجود داشته، پس از حمله تازيان مدت‌هاي زيادي كمتر مورد‌استفاده قرار‌گرفته تا اين‌كه در دهه اول قرن چهاردهم خورشيدي يعني حدود 80 سال پيش دوباره نام‌هاي فارسي جايگزين نام‌هاي عربي يا سرياني شدند. اين نام‌ها هم‌اينك نيز مورد استفاده هستند، با اين تفاوت كه به جاي ماه «امرداد» كه به چم (معنا) بي‌مرگي و جاودانگي است، از واژه نادرست «مرداد» كه معناي مرگ و نيستي دارد، استفاده مي‌شود.
روزهاي ماه نيز هر يك نام ويژه‌اي دارند كه داراي چم (معنا) ويژه‌اي نيز هست. اين نام‌ها و معناي آن عبارتند‌از:
1- اورمزد، هرمزد : خداوند
2- وهمن، بهمن : انديشه‌نيك
3- ارديبهشت : بهترين اشويي
4- شهريور : شهرياري مينوي
5- سپندارمذ : آرمان مقدس
6- خورداد ، خرداد : رسايي
7- امرداد : جاودانگي
8- دي‌به‌آذر : آفريدگار روشنايي
9- آذر : آتش
10-آبان : آب
11-خور، خير : خورشيد
12- ماه : مهر
13- تير‌، تشتر : نماد و نشانه باران
14-گوش : جانوران
15-دي‌به‌مهر : آفريدگار مهر
16- مهر : پيمان
17- سروش : نداي دروني
18- رشن : دادگستري
19-فروردين : نيروي پيشرفت
20- ورهرام : پيروزي
21- رام : رامش
22- باد : باد
23- دي‌به‌دين : آفريدگار دين
24- دين : وجدان
25- ارد : توانگري
26- اشتاد : راستي
27- آسمان : آسمان
28- زامياد : زمين
29- مانتره‌سپند : گفتارنيك
30- انارام : روشنايي بي‌پايان
زرتشتيان هنوز هم از اين نام ها براي روزهاي ماه استفاده مي كنند و در ميان آنان همچنان كاربرد دارد.
گردآوری شده توسط وبلاگ پارس ویچ
www.pars-vich.blogfa.com
 

سال و ماه در ایران باستان

سال و ماه در ایران باستان

گردآوری شده توسط وبلاگ پارس ویچ
www.pars-vich.blogfa.com
نام 12 ماه سال كه از قديم در ايران وجود داشته، پس از حمله تازيان مدت‌هاي زيادي كمتر مورد‌استفاده قرار‌گرفته تا اين‌كه در دهه اول قرن چهاردهم خورشيدي يعني حدود 80 سال پيش دوباره نام‌هاي فارسي جايگزين نام‌هاي عربي يا سرياني شدند. اين نام‌ها هم‌اينك نيز مورد استفاده هستند، با اين تفاوت كه به جاي ماه «امرداد» كه به چم (معنا) بي‌مرگي و جاودانگي است، از واژه نادرست «مرداد» كه معناي مرگ و نيستي دارد، استفاده مي‌شود.
روزهاي ماه نيز هر يك نام ويژه‌اي دارند كه داراي چم (معنا) ويژه‌اي نيز هست. اين نام‌ها و معناي آن عبارتند‌از:
1- اورمزد، هرمزد : خداوند
2- وهمن، بهمن : انديشه‌نيك
3- ارديبهشت : بهترين اشويي
4- شهريور : شهرياري مينوي
5- سپندارمذ : آرمان مقدس
6- خورداد ، خرداد : رسايي
7- امرداد : جاودانگي
8- دي‌به‌آذر : آفريدگار روشنايي
9- آذر : آتش
10-آبان : آب
11-خور، خير : خورشيد
12- ماه : مهر
13- تير‌، تشتر : نماد و نشانه باران
14-گوش : جانوران
15-دي‌به‌مهر : آفريدگار مهر
16- مهر : پيمان
17- سروش : نداي دروني
18- رشن : دادگستري
19-فروردين : نيروي پيشرفت
20- ورهرام : پيروزي
21- رام : رامش
22- باد : باد
23- دي‌به‌دين : آفريدگار دين
24- دين : وجدان
25- ارد : توانگري
26- اشتاد : راستي
27- آسمان : آسمان
28- زامياد : زمين
29- مانتره‌سپند : گفتارنيك
30- انارام : روشنايي بي‌پايان
زرتشتيان هنوز هم از اين نام ها براي روزهاي ماه استفاده مي كنند و در ميان آنان همچنان كاربرد دارد.
گردآوری شده توسط وبلاگ پارس ویچ
www.pars-vich.blogfa.com
 

پوستر منشور حقوق بشر

پوستر منشور حقوق بشر

منشور

روز 29 اکتبر، روز کورش بزرگ،را گرامی میداریم

روز 29 اکتبر، روز کورش بزرگ،را گرامی میداریم

بیست و پنج قرن قبل، در زمانه ای که توحش بر زندگی انسان ها چيرگی داشت، بيانيه ای انسان مدارانه و متمدنانه بر کتيبه ای خطاب به مردم «چهار گوشه جهان» نوشته شد که به مسایلی مهم در ارتباط با حقوق انسان می پرداخت؛ مسایلی که نه تنها در آن زمانه که قرن های قرن پس از آن و حتی امروزه نيز می تواند الهام بخش همه کسانی باشد که به انسان، و حقوق او باور دارند.
اين بيانیه که به نام «منشور کوروش بزرگ» شناخته می شود، بر الغاي تبعيضات نژادي و ملي، آزادي انتخاب محل سکونت، الغاي برده داري، آزادي دين و مذهب و تلاش براي صلح پايدار ميان ملت ها تاکید کرده است. اين منشور، که از سوي مردمان ايران زمين و از زبان رهبر سياسی خود کورش بزرگ، پايه گذار اولين امپراتوری جهان به بشريت هديه شده، در سال 1971 از سوي سازمان ملل متحد به عنوان اولين اعلاميه حقوق بشر جهان شناخته شد و، بدينسان، این افتخار به نام ايران، به عنوان مهد نخستين اعلاميه ی حقوق بشر، در تاريخ جهانی ثبت شد.
اکنون و متاسفانه، ملت ايران از اين حقوق، که خود در درک، اعلام و تصويب آن سهم داشته اند، برخوردار نيست و دولت حاکم بر ايران نه تنها به اين حقوق کمترين بهايي نمی دهد بلکه حتی آرامگاه و شهر کوروش بزرگ، که از سوی سازمان يونسکو به عنوان «مکانی مقدس» در ليست گنجينه های بشری ثبت شده، به شکل های مختلفی (عمدی و غير عمدی) در خطر ويرانی جدی قرار داده است.
کميته بين المللی نجات پاسارگاد، که سه سال است به وسيله ی گروه کثيری از فرهنگدوستان و علاقمندان به ميراث های ملی و جهانی ايران تشکيل شده، بار ديگر، در سالروز صدور منشور کورش بزرگ، با تقديم بيشترين و بهترين شادباش های خود، از همه ی دوستداران حقوق بشر و علاقمندان به ميراث های ملی و جهانی تقاضا دارد که مصرانه و مداوم از سازمان های حقوق بشر، سازمان ملل و به خصوص يونسکو بخواهند تا اين گنجينه بشری را، (که تقدس خود را از اهميتی که کورش بزرگ برای انسان می شناخت به دست آورده) از ويرانی بيشتر نجات دهند.

 
 

سخنان بزرگان دنیا در مورد کوروش بزرگ

پروفسور ایلیف مدیر موزه لیورپول انگلستان:

در جهان امروز بارزترین شخصیت جهان باستان کوروش شناخته شده است. زیرا نبوغ و عظمت او در بنیانگذاری امپراطوری چندین دهه ای ایران مایه ی شگفتی است. آزادی به یهودیان و ملت های منطقه و کشورهای مسخر شده که در گذشته نه تنها وجود نداشت بلکه کاری عجیب به نظر می رسیده است از شگفتی های اوست.



دکتر هانری بر دانشمند فرانسوی:

این پادشاه بزرگ یعنی کوروش هخامنشی برعکس سلاطین قسی القلب و ظالم بابل و آشور بسیار عادل و رحیم و مهربان بود زیرا اخلاق روح ایرانی اساسش تعلیمات زرتشت بوده است. به همین سبب بود که شاهنشاهان هخامنشی خود را مظهر صفات نیک می شمردند و همه قوا و اقتدار خود را از خداوند دانسته و آن را برای خیر بشر و آسایش و سعادت جامعه انسان صرف می کردند.



پروفسور آلبر شاندور:

شاهنشاهی ایران که پایه گذار آن کوروش بزرگ است به هیچ وجه بر اساس خشونت پی ریزی نشد بلکه عکس آن درست است. زیرا با رعایت حقوق مردمان پایه گذاری شد. پارسی ها با مساعدت یکدیگر و به یاری پادشاهان مقتر خود عظمت و شکوهی را در تاریخ به جای گذاشته اند که نشانه نبوغ و نژاد پاک آنان است. نژادی که حماسه آنان را همچون آفتابی در تاریکی نشان می دهد. آنان درخششی در جهان از خود به جای گذاشته اند که برای آیندگان نیز خواهد ماند.



ژنرال سرپرسی سایکس:

مطالب کتاب مقدس تورات و نوشته های یونانی و سنت های ایرانی همه همداستانند که کوروش باستانی سزاوار لقب بزرگ بوده است. مردم او را دوست می داشتند و «پدر» می خواندنش. ما نیز می توانیم بدان ببالیم که نخستین مرد بزرگ آریایی که سرگذشت اش بر تاریح روشن است، صفاتی چنان عالی و درخشان داشته است.



ژنرال سرپرسی سایکس بعد از دیدار از آرامگاه کوروش بزرگ:

من خود سه بار از این آرامگاه دیدن کرده ام و توانسته ام اندک تعمیری نیز در آن چا بکنم و در هر سه بار این نکته را یادآورده شده ام که زیارت آرامگاه کوروش، پادشاه بزرگ و شاهنشاه جهان امتیاز کوچکی نیست و من بسی خوشبخت بوده ام که به چنین افتخاری دست یافته ام. به راستی من در گمانم که آیا برای مردم آریائی(هندو اروپایی) هیچ بنای دیگری هست که از آرامگاه بنیان گذار دولت پارس و ایران ارجمندتر و مهم تر باشد.



افلاطون:

پارسیان در زمان شاهنشاهی کوروش اندازه میان بردگی و آزادگی را نگاه می داشتند. از این رو نخست خود آزاد شدند و سپس سرور بسیاری از ملت های جهان شدند. در زمان کوروش بزرگ فرمانروایان به زیردستان خود آزادی می دادند و آنان را به رعایت قوانین انسان دوستانه و برابری ها راهنمایی می کردند. مردمان رابطه خوبی با پادشاهان خود داشتند. از این رو در موقع خطر به یاری آنان می شتافتند و در جنگ ها شرکت می کردند و آزادی و مهرورزی و رعایت حقوق اجتماعی به زیبایی انجام می گرفت.



هرودوت- تاریخ هرودوت:

هیچ پارسی یافت نمی شد که بتواند خود را با کوروش مقایسه کند. از این رو من کتابم را درباره ایران و یونان نوشتم تا کردارهای شگفت انگیز و بزرگ این دو ملت عظیم هیچ گاه به فراموشی سپرده نشود.

کوروش سرداری بزرگ بود. در زمان او ایرانیان از آزادی برخوردار بودند و بر بسیاری از ملت های دیگر فرمانروایی می نمودند. سربازان او پیوسته برای وی آماده جانفشانی بودند و بخاطر او از هر خطری استقبال می کردند.



پروفسور گیریشمن- ایران از آغاز تا اسلام:

کمتر پادشاهی است که پس از خود چنین نام نیکی باقی گذاشته باشد. کوروش سرداری بزرگ و نیکخواه بود. او آن قدر خردمند بود که هر زمانی کشور تازه ای را تسخیر می کرد به آن ها آزادی مذهب می داد و فرمانروای جدید را از میان بومیان آن سرزمین انتخاب می نمود. او شهرها را ویران نمی کرد و قتل عام و کشتار نمی کرد. ایرانیان کوروش را پدر و یونانیان که سرزمینشان به وسیله ی کوروش تسخیر شده بود وی را سرور و قانون گذار می نامیدند و یهودیان او را مسیح خداوند می خواندند.

کوروش کبیر از دیدگاه بزرگان


کنت دوگوبینو سفیر اسبق فرانسه در تهران(مورخ فرانسوی):

تاکنون هیچ انسانی موفق نشده است اثری را که کوروش در تاریخ جهان باقی گذاشت، در افکار میلیون ها مردم جهان بوجود آورد. من اذعان می دارم که اسکندر و سزار و کوروش که سه مرد اول جهان شده اند، کوروش در صدر آن ها قرار دارد و تاکنون در جهان کسی به وجود نیامده است که بتواند با او برابری کند و او همانطور که در کتاب های ما آمده است مسیح خداوند است. قوانینی که او صادر کرد که در تاریخ آن زمان که انسان ها به راحتی قربانی خدایان می شدند بی سابقه بود.



هارولد لمب دانشمند آمریکایی:

در شاهنشاهی ایران باستان که کوروش سمبل آنان است، آریایی ها درتاجگذاری به کردار نیک- گفتار نیک- پندار نیک سوگند یاد می کردند که طرفدار ملت و کشورشان باشند که این امر در صدها نبرد آنان به وضوح دیده می شود که خود شاهنشاه در راس ارتش به سوی دشمن برای حفظ کیان کشورشان می تاخته است.



گزنفون مورخ بزرگ یونانی:

ما در این باره فکر کردیم که چرا کوروش به این اندازه برای فرمانروایی عادل مردمان ساخته شده بود. سه دلیل برایش پیدا کردیم. نخست نژاد اصیل آریایی او و بعد استعداد طبیعی و سپس نبوغ پرورش او از کودکی بوده است.

کوروش نابغه ای بزرگ، انسانی والامنش، صلح طلب و نیک منش بود. او دوست انسان ها و طالب علم و حکمت و راستی بود. کوروش عقیده داشت پیروزی بر کشوری این حق را به کشور فاتح نمی دهد تا هر تجاوز و کار غیر انسانی را مرتکب شود. کوروش برای دفاع از کشورش که هر ساله مورد تاخت و تاز بیگانگان قرار می گرفت امپراطوری قدرتمند و انسانی را پایه گذاشت که سابقه نداشت. او در نبردها آتش جنگ را متوجه کشاورزان و افراد عام کشور نمی کرد. او ملت های ملغوب را شیفته خود کرد به صورتی که اقوام شکست خورده که کوروش آنان را از دست پادشاهان خودکامه نجات داده بود، او را خداوندگار می نامیدند. او برترین مرد تاریخ، بزرگترین، بخشنده ترین، پاک دل ترین انسان تا این زمان بود.



کنت دوگوبینو فرانسوی- ایران باستان:

شاهنشاهی کوروش هیچگاه در عالم نظیر نداشت. او به راستی یک مسیح بود زیرا به جرات می توان گفت که تقدیر او را چنین برای مردمان آفرید تا برتر از همه جهان آن روز خود باشد.



نیکلای دمشقی:

کوروش شاهنشاه پارسیان در فلسفه بیش از هرکس دیگر آگاهی داشت. این دانش را نزد مغان زرتشتی آموخته بود.



پروفسور کریستین سن ایران شناس و استاد زبان اوستایی و پهلوی:

شاهنشاه کوروش بزرگ نمونه یک پادشاه جوانمرد بوده است. این صفات برجسته اخلاقی او در روابط سیاسی اش دیده می شده است. در قوانین او احترام به حقوق ملت های دیگر و فرستادگان کشورهای دیگر وجود داشته است و سرلوحه دولتش بوده که این قوانین امروز بین الملل نام گرفته است.



ویل دورانت- تاریخ تمدن ویل دورانت:

کوروش از افرادی بوده که برای فرمانروایی آفریده شده بود. به گفته امرسون همه از وجود او شاد بودند. روش او در کشورگشایی حیرت انگیز بود. او با شکست خوردگان با جوانمردی و بزرگواری برخورد می نمود. به همین دلیل یونانیان که دشمن ایران بودند نتوانستند از آن بگذرند و درباره او داستان های بیشماری نوشته اند و او را بزرگترین جهان قهرمان پیش از اسکندر می نامیدند. او کرزوس را پس از شکست از سوختن در میان هیزم های آتش نجات داد و بزرگش داشت و او را مشاور خود ساخت و یهودیان دربند را آزاد نمود. کوروش سرداری بود که بیش از هر پادشاه دیگری در آن زمان محبوبیت داشت و پایه های شاهنشاهی اش را بر سخاوت و جوانمردی بنیان گذاشت.



کلمان هوار- تمدن ایرانی:

کوروش بزرگ در سال 550 قبل از میلاد بر تخت پادشاهی ایران نشست. وی با فتوحاتی ناگهانی و شگفت انگیز امپراطوری پهناوری را از خود به جای گذاشت که تا آن روزگار کسی به دنیا ندیده بود. کوروش سرداری بزرگ و سرآمد دنیای آن روزگار بود. او اقوام مختلف را مطیع خود ساخت. او اولین دولت مقتدر و منظم را در جهان پایه ریزی کرد. برای احترام به مردمان کشورهای دیگر معابدشان را بازسازی کرد. او پیرو دین یکتاپرستی زرتشت بود ولی به هیچ عنوان دین خود را بر ملل مغلوب تحمیل نکرد.



مولانا ابوالکلام احمد آزاد فیلسوف هندی:

کوروش همان ذوالقرنین قرآن است. او پیامبر ایران بود زیرا انسانیت و منش و کردار نیک را به مردم ایران و جهان هدیه داد.



اخلیوس(آشیل) شاعر نامدار یونانی- تراژدی پارسه:

کوروش یک تن فانی سعادتمند بود. او به ملل گوناگون خود آرامش بخشید. خدایان او را دوست داشتند. او دارای عقلی سرشار از بزرگی بود

نماد فروهر

 

وبلاگ پارس ويچ پايگاه كامل تاريخ و  فرهنگ و آداب  ايران

وبلاگ پارس ويچ پايگاه عكس تاريخ و فرهنگ و اداب ايران

آماده ي تبادل لينك با دوستان عزيز ميباشيم. 

ايلامي ميانه (حدود 1100 – 1450 ق م)                       

سرزمین ایلام  

محدوده جغرافیایی

خط و زبان

نگاهی به تاریخ ایران

ايلامي نو از 814 ق.م. تا كوروش بزرگ

مادها

شکـل گيري پـادشاه ماد

مباني سياسي فرهـنگي، پـايه گـذاري دولت ماد

ويژگيهاي دولت و تـمدن ماد

هخامنشیان

کوروش کبـيـر

تخت جمشيـد

ویدیوی پاسارگاد

ویدیو تخت جمشید فردوسی

سلوکیان

اشـکـانـيان ( پـارتـهـا )

از ای پس تاریخ بعـد از ميلاد مسيح

ساسانیان

خلفاي راشدين

خلفای بنی امیه

نامه معاویه درباره ایرانیان((مهم+بخوانید))

طاهـريان

صـفاريان

آل بويه

خـلفـاي بـني عـباس

سامانـيان

غـزنويان

علويان

دولت علويان گيلان و ديلمان

آل زيار

سـلـجوقـيان

سلجوقيان کرمان

حکومت غـز

سلجوقيان آناتـولي

اتابكانخیام

خوارزمشاهيان

مغول

تیموریان

جانشینان تیمور

شاه اسماعيل صفوي

صفویان

افـشاريه

زنـديه

قاجـاريه

پهلوی

رضا شاه پهلوی

محمدرضا شاه پهلوی

 

 

 سرود ملی ای ایران=شجريان

خلیج همیشه جاودان فارس

پيدايش شير و خورشيد

مراسم سنتي

سيزده بدر

چهارشنبه سوری

جشن مهرگان

يلدا

جشن سده

جشن تيرگان

نوروز

آداب و سنن حمامها

جزایر خلیج فارس

جزيره كيش (همراه عکس)

جزيره لاوان (همراه عکس)

جزيره هندورابي

جزيره شتور

جزيره ابوموسي (همراه عکس)

جزيره تـنب بزرگ (همراه عکس)

زيره تـنب ‌كوچك (همراه عکس

جزيره سيري (همراه عکس)

جزيره فرور بزرگ (همراه عکس)البرز

جزيره فرور كوچك (همراه عکس)

نقشه ایران

رفاه و تامين اجتماعي در عصر هخامنشيان

=====================

تاريخچه شهر شيراز

تاريخچه شهر اهواز

تاريخچه شهر شوشتر

تاريخچه‌ شهر آبادان

تاريخچه شهر نيشابور

تاريخچه شهر كرد

تاريخچه شهر اهواز

تاريخچه شهر تهران

تاريخچه كرمان

تاريخچه شهر همدان

تاريخچه شهر اصفهان

تاريخچه شهر ايلام

تاريخچه كرمانشاه

تاريخچه‌ شهر ايذه

تاريخچه شهر ياسوج

تاريخچه شهر ياسوج

تاريخچه شهر انديمشک

تاريخچه شهر چالوس

====================

مختصری از زندگینامه نادر شاه افشار

اختراعات و ایرانیان دردریانوردی و نجوم

بابك خرمدین نمادی از مقاومت ایرانیان در برابر تجاو

اصلاحات داريوش بزرگ و نظام اجتماعي

رازهای خیام

نگاهي بر زندگينامه ابومسلم خراساني

خيزش کاوه آهنگر

سياوش

ماجراي رستم و سياوش

عدالت و دادرسي در عهد هخامنشيان

اندرز آریوبرزن به اسکندر گجستک

داریوش بزرگ

سخنان بزرگان و مشاهیر ایران زمین2

سخنان بزرگان ایران زمین1

 

شاهنشاهان ایران زمین پیش از اسلام3

شاهنشاهان ایران زمین پیش از اسلام2

شاهنشاهان ایران زمین پیش از اسلام1

 

دیاکو بنیانگذار ایران و نخستین پادشاه سرزمین

بزرگمهر یا برزویه طبیب

سرداران , دلاوران و مبارزین ایران زمین

آرش کمانگیربختیاری

آناهیتا

اسفندیار

اَرمَیتی (اسپندارمد)، اخلاص

وهُورَمنَه (بهمن)، اندیشۀ نیک

ثريته (اَثرَط)،ثرَيتَونَه (فريدون)

هوشنگ و تَخمُورو(= تهمورث)

دانشگاه گندی شاپور

نام روزهای هر ماه در گاه شماری ایرانی

نام روزهای هر ماه در گاه شماری ایرانی

اسطوره آتش در ایران باستان

منشور كورُش بزرگ

خوزستان مهد تمدن پنج هزار ساله

زن در حقوق ساسانی

ایران دخت

تاریخچه سد سازی در ایران باستان

زناندختر قشقایی

حقوق زنان

سینمای زنان

زنان موفق خارج از ایران

زنان در ایران باستان

زنان در شاهنامه

زنان ایران قبل از عصر مغول

زنان ایران بعد از عصر مغول

 

 

 

 

عكس+کاروتفریح در ساحل بندر عباس(عکس)

عكس2+كار و تفريح در ساحل بندر عباس(

عكس+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس2+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس3+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس+کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان 01

عكس02+کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان

 عكس01+مسیر کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت

عكس02+مسیر کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت

عكس03+کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت

عكس03+کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت

کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت / آرش آشوری

 

گرداوري شده توسط وبلاگ پارس ويچ

www.pars-vich.blogfa.com

اما ده ي تبادل لينك با شما هستيم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گرداوري شده توسط وبلاگ پارس ويچ

www.pars-vich.blogfa.com

اما ده ي تبادل لينك با شما هستيم

عكس02+مسیر کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت

مسیر کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت / آرش آشوری

 

گرداوري شده توسط وبلاگ پارس ويچ

www.pars-vich.blogfa.com

اما ده ي تبادل لينك با شما هستيم

 

 

 

 

مسیر کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت / آرش آشوری

 

 

 

مسیر کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت / آرش آشوری

 

 

مسیر کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت / آرش آشوری

 

 

عكس01+مسیر کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت

مسیر کوهپیمایی از طارم زنجان به امام زاده ابراهیم در شفت / آرش آشوری

 

گرداوري شده توسط وبلاگ پارس ويچ

www.pars-vich.blogfa.com

اما ده ي تبادل لينك با شما هستيم

 

 

 

 

 

عكس02+کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان

کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان / آرش آشوری

 

گرداوري شده توسط وبلاگ پارس ويچ

www.pars-vich.blogfa.com

اما ده ي تبادل لينك با شما هستيم

کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان / آرش آشوری

 

 

 

 

 

کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان / آرش آشوری

عكس+کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان 01

کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان / آرش آشوری+عكس

گرداوري شده توسط وبلاگ پارس ويچ

www.pars-vich.blogfa.com

اما ده ي تبادل لينك با شما هستيم

 

 

 

 

 

 

 

عكس3+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال / موسی الرضا ابراهیم زاده

 

 گرداوري شده توسط وبلاگ پارس ويچ

www.pars-vich.blogfa.com

اما ده ي تبادل لينك با شما هستيم

گرداوري شده توسط وبلاگ پارس ويچ

www.pars-vich.blogfa.com

اما ده ي تبادل لينك با شما هستيم

 

عكس2+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال / موسی الرضا ابراهیم زاده

 

گرداوري شده توسط وبلاگ پارس ويچ

www.pars-vich.blogfa.com

اما ده ي تبادل لينك با شما هستيم

آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال / موسی الرضا ابراهیم زاده

عكس+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال / موسی الرضا ابراهیم زاده

گرداوري شده توسط وبلاگ پارس ويچ

www.pars-vich.blogfa.com

اما ده ي تبادل لينك با شما هستيم

آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال / موسی الرضا ابراهیم زاده

 

آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال / موسی الرضا ابراهیم زاده

كار و تفريح در ساحل بندر عباس2)عكس(

كار و تفريح در ساحل بندر عباس2)عكس(

کار و تفریح در ساحل بندرعباس / مجید قاضی پور

گرداوري شده توسط وبلاگ پارس ويچ

www.pars-vich.blogfa.com

اما ده ي تبادل لينك با شما هستيم

بندر عباس

بندر عباس

بنئر عباس

بندر

 

بندر عباس

بندر

کاروتفریح در ساحل بندر عباس(عکس)

کار و تفریح در ساحل بندر عباس(عکس)

عكاس ؟مجيد قاضي پور

گرداوري شده توسط وبلاگ پارس ويچ

www.pars-vich.blogfa.com

اما ده ي تبادل لينك با شما هستيم

بندر عباس

بندر عباس

بنئر عباس

 

بندر عباس

بنئر عباس

كار و تفريخ در ساحل بندر عباس

كار و تغريح در ساحل

بنئر عباس

نماد فروهر

ايلامي ميانه (حدود 1100 – 1450 ق م)                       

سرزمین ایلام  

محدوده جغرافیایی

خط و زبان

نگاهی به تاریخ ایران

ايلامي نو از 814 ق.م. تا كوروش بزرگ

مادها

شکـل گيري پـادشاه ماد

مباني سياسي فرهـنگي، پـايه گـذاري دولت ماد

ويژگيهاي دولت و تـمدن ماد

هخامنشیان

کوروش کبـيـر

تخت جمشيـد

ویدیوی پاسارگاد

ویدیو تخت جمشید فردوسی

سلوکیان

اشـکـانـيان ( پـارتـهـا )

از ای پس تاریخ بعـد از ميلاد مسيح

ساسانیان

خلفاي راشدين

خلفای بنی امیه

نامه معاویه درباره ایرانیان((مهم+بخوانید))

طاهـريان

صـفاريان

آل بويه

خـلفـاي بـني عـباس

سامانـيان

غـزنويان

علويان

دولت علويان گيلان و ديلمان

آل زيار

سـلـجوقـيان

سلجوقيان کرمان

حکومت غـز

سلجوقيان آناتـولي

اتابكانخیام

خوارزمشاهيان

مغول

تیموریان

جانشینان تیمور

شاه اسماعيل صفوي

صفویان

افـشاريه

زنـديه

قاجـاريه

پهلوی

رضا شاه پهلوی

محمدرضا شاه پهلوی

 

 

 سرود ملی ای ایران=شجريان

خلیج همیشه جاودان فارس

پيدايش شير و خورشيد

مراسم سنتي

سيزده بدر

چهارشنبه سوری

جشن مهرگان

يلدا

جشن سده

جشن تيرگان

نوروز

آداب و سنن حمامها

جزایر خلیج فارس

جزيره كيش (همراه عکس)

جزيره لاوان (همراه عکس)

جزيره هندورابي

جزيره شتور

جزيره ابوموسي (همراه عکس)

جزيره تـنب بزرگ (همراه عکس)

زيره تـنب ‌كوچك (همراه عکس

جزيره سيري (همراه عکس)

جزيره فرور بزرگ (همراه عکس)البرز

جزيره فرور كوچك (همراه عکس)

نقشه ایران

رفاه و تامين اجتماعي در عصر هخامنشيان

=====================

تاريخچه شهر شيراز

تاريخچه شهر اهواز

تاريخچه شهر شوشتر

تاريخچه‌ شهر آبادان

تاريخچه شهر نيشابور

تاريخچه شهر كرد

تاريخچه شهر اهواز

تاريخچه شهر تهران

تاريخچه كرمان

تاريخچه شهر همدان

تاريخچه شهر اصفهان

تاريخچه شهر ايلام

تاريخچه كرمانشاه

تاريخچه‌ شهر ايذه

تاريخچه شهر ياسوج

تاريخچه شهر ياسوج

تاريخچه شهر انديمشک

تاريخچه شهر چالوس

====================

مختصری از زندگینامه نادر شاه افشار

اختراعات و ایرانیان دردریانوردی و نجوم

بابك خرمدین نمادی از مقاومت ایرانیان در برابر تجاو

اصلاحات داريوش بزرگ و نظام اجتماعي

رازهای خیام

نگاهي بر زندگينامه ابومسلم خراساني

خيزش کاوه آهنگر

سياوش

ماجراي رستم و سياوش

عدالت و دادرسي در عهد هخامنشيان

اندرز آریوبرزن به اسکندر گجستک

داریوش بزرگ

سخنان بزرگان و مشاهیر ایران زمین2

سخنان بزرگان ایران زمین1

 

شاهنشاهان ایران زمین پیش از اسلام3

شاهنشاهان ایران زمین پیش از اسلام2

شاهنشاهان ایران زمین پیش از اسلام1

 

دیاکو بنیانگذار ایران و نخستین پادشاه سرزمین

بزرگمهر یا برزویه طبیب

سرداران , دلاوران و مبارزین ایران زمین

آرش کمانگیربختیاری

آناهیتا

اسفندیار

اَرمَیتی (اسپندارمد)، اخلاص

وهُورَمنَه (بهمن)، اندیشۀ نیک

ثريته (اَثرَط)،ثرَيتَونَه (فريدون)

هوشنگ و تَخمُورو(= تهمورث)

دانشگاه گندی شاپور

نام روزهای هر ماه در گاه شماری ایرانی

نام روزهای هر ماه در گاه شماری ایرانی

اسطوره آتش در ایران باستان

منشور كورُش بزرگ

خوزستان مهد تمدن پنج هزار ساله

زن در حقوق ساسانی

ایران دخت

تاریخچه سد سازی در ایران باستان

زناندختر قشقایی

حقوق زنان

سینمای زنان

زنان موفق خارج از ایران

زنان در ایران باستان

زنان در شاهنامه

زنان ایران قبل از عصر مغول

زنان ایران بعد از عصر مغول

 

 

 

 

عكس+کاروتفریح در ساحل بندر عباس(عکس)

عكس2+كار و تفريح در ساحل بندر عباس(

عكس+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس2+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس3+آخرین روز های پاییزی در بخش خورش رستم رود قزل اوزن شهرستان خلخال

عكس+کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان 01

عكس02+کوه های اطراف زنجان، طارم، گومان

 

زنان ایران بعد از عصر مغول

زنان ایران بعد از عصر مغول

گردآوری شده توسط وبلاگ پارس ویچ

www.pars-vich.blogfa.com

زنان در عصر قبل از مغول و در عصر مغول از مقام ومنزلت خاصی برخوردار بودند ولی مقام و اهمیت زنان در عصر مغول در هر مرتبه و طبقه ای از طبقات جامعه قابل مقایسه با هیچ یک از ادوار دیگر نیست، و آن را باید دوره ای استثنایی و خاص دانست. چیزی که در این بلاد مایه تعجب فراوان بود، احترامی که درباره زنان خود داشتند. مقام زن در میان این مردم بیشتر از مقام مرد است و خیلی قابل احترام شمرده می شد.

زنان در دوره مغول آزادی کامل داشتند که مذهب خود را انتخاب کنند این آزادی تا این حد بود که میتوانستند آیینی مغایر با مذهب شوهر خود داشته باشند و مغولان تعصب دینی نداشته اند ولی گاهی اوقات پیش می آمد که سلطان یا شخصیتی تحت تاثیر همسرش و علیرغم مذهب خود دستوراتی در این زمینه صادر کرده که نتایج مهم سیاسی و یا اجتماعی به بارآورده است.

جا دارد که بعنوان مثال در موردی آزادی زنان در انتخاب مذهب به این مورد پر معنی اشاره کنیم: اغورخان از اجداد ایل ایغور در دوران جوانی و درپنهانی به دین اسلام گرویده بود. هنگامی که پدرش خان ایغور برای وی زن گرفت اغوز درصدد بر آمد که آن زن را نیز در خفا مسلمان کند ولی او نپذیرفت و به دین خود باقی ماند. اغوز به آن زن که مسلمان نبود توجهی نکرد، و هیچ نوع رابطه زناشوئی بین آندو برقرار نشد. سپس زن دیگری برای وی گرفتند، که او نیز به دلیل مسلمان نبودن به سرنوشت زن همسر اول دچار شد. ولی وقتی برای بار سوم خواست ازدواج کند در خفا با دختر شرط کرد که اگر مسلمان شود با او ازدواج میکند دختر نه به خاطر دین اسلام بلکه از آن جهت که اغوز خان خوشش آید خواسته اش پذیرفت و مسلمان شد "دختر گفت: من خدای را نمی شناسم و نمی دانم، لیکن از سخن و فرمان تو تجاوز نمی کنم، و مطیع و منقاد امر تو باشم".

ولی بعد از مدتی که سلاطین ایلخانی رسما" به دین اسلام گرویدند، بنابر قوانین شرع زنان ایشان نیز مسلمان شدند، و از آن زمان دیگر شوهری را نمی یابیم که آئین وی با همسرش تفاوت داشته باشد. در تاریخ مغول مکرر دیده شده است که زنی علیرغم ماهب شوهر، فرزندانش را به دین خود درآورده است.

همیشه در متون و منابع به ازدواجهائی که بین سلاطین وخوانین هست بر میخوریم که تنها دلیل آن ایجاد روابط دوستانه سیاسی بوده است، بدون در نظر گرفتن وضع زن ومرد و تناسب سنی آنان و یا تناسبهای دیگری که می بایستی مراعات شود. این موضوع را مارکوپولو به صراحت چنین بیان می دارد:" اغلب اوقات دول تابعه به وسیله ازدواج، دختر گرفتن و دختر دادن، با یکدیگر همبستگی پیدا می کردند امپراطور با اعزام دختر و اکثر اوقات دختر خوانده خویش برای روسای دول خارجی به طریق مصاهرت، آنها را به متابعت میخواند. دختر گرفتن و دختر دادن بین خوانین مغول وسیله ائتلاف و اتحاد قسمتهای مختلف امپراطوری شمرده می شد."

مغول سنت و اهمیت زن و بر عهده داشتن نقش فعال وی درجامعه را برای ملل تحت تابعیت خود به ارمغان آورد، و هر چند که سنت به نسبت فرهنگ و نظام اجتماعی هر منطقه ای تحول ودگرگونی یافت، معهذا به سبب قدرت واستحکام آن تا حد بسیاری به آن جوامع تحمیل گردید.
و در تمام این مسائل ایران از این وضعیت مستثنی نماند بخصوص که حکومتهای ترک قبل از مغول که مدت دو قرن ونیم به زندگی خود در این سرزمین ادامه دادند، از لحاظ شباهت های بسیار سنن وآداب قبلیه ای، توانستند زمینه موافق و مساعدی از لحاظ اهمیت زن فراهم آورند.
در موطن مغولها بنابر برسم جامعه ایلی زن دوشادوش مرد و برابر با او در فعالیتهای روزمره شرکت داشته درگرداندن چرخهای اقتصادی مهمترین نقش را ایفا میکرده است. مادر مقام بسیار مهمی داشته که تقریبا با پدر برابر بوده وفرزندان همسر اول، مهمترین فرزندان یک خانواده را تشکیل می دادند.

مغولها زنان متعدد می گرفتند و اولین همسر به منزله بزرگترین و مهمترین زن آنان بوده ومردان با تمام خویشان خود باستثنای مادر، خواهر، دختر وعروس میتوانستند ازدواج کنند . خواستگاری رسومی داشت و هدایائی بین طرفین ردوبدل می شد. جهیز و مهر نیز به طریق خاص متداول بود و خوانین وسلاطین همچنانکه مالک آب و خاک قلمرو خود بودند، مالک دختران و زنان ساکن در این قلمرو نیز بودند، و هر دختری را که اراده می کردند در تملک می گرفتند.
زنان در غیاب همسران خود رئیس خانواده بودند و کارهای او را بی کم و کاست اداره میکرند و اصولا در مورد حقوق مادی و تملک ثروت و املاک با مردان برابر بودند.

از وظایف عمده زنان در مواقع عادی شرکت در شوراها، انتخاب سلطان و امر جانشینی، انتخاب وزیر، شرکت در جنگها، مجازات گناهکاران و از این قبیل بوده است و دارای درباری جداگانه با عواید وخزانه مخصوص بوده اند، که عمال و کارگزاران متعددی در این دستگاه به خدمت مشغول بوده ان.
با زمینه مساعدی که در این عصر برای جولان زنان درعرصه اجتماعی و سیاست فراهم بود به شخصیتهای بارز ومعروفی بر میخوریم که تعداد آنان از هر دوره ای دیگر در تاریخ ایران افزونتر است.

قدرت و اهمیت زن بیش از همه در طبقات متوسط، یعنی طبقه مولد ثروت آشکار می گردد. در این طبقه نقش زن مهمتر وموثرتر از مرده بوده است. ودر اینجاست که تقریبا" به برابری زن با مرد واقف میگردد.

با آنچه گذشت و مورد بحث قرار گرفت میتوان چنین نتیجه گرفت که : در اثر غلبه قوم مغول بر ایران و به دنبال آن ایجاد دگرگونی های عظیم فرهنگی و اجتماعی، اهمیت وقدرت زن در تاریخ این سرزمین فزونی می یابد واوج فوق العاده می گیرد و زن که تا آن زمان همواره نقش خود را بطور غیر مستقیم در سیاست وجامعه ایفاد می کرده، و بی باکانه و مستقیم وارد عرصه زندگی اجتماعی و سیاسی می گردد.

گردآوری شده توسط وبلاگ پارس ویچ

www.pars-vich.blogfa.com

 

زنان ایران قبل از عصر مغول

زنان ایران قبل از عصر مغول

گرد آوری شده توسط موبلاگ پارس ویچwww.pars-vich.blogfa.com

زنان ایران قبل از عصر مغول

در دورهای گوناگون تاریخ ایران بعد از اسلام، هیچگاه زن رسما" در امور سیاسی مملکتی دخالت نداشته است، مگر در مواردی خاص و استثنائی که شامل چند زن پادشاه یا حاکم و یا زنانی که براساس لیاقت و شهامت خاص و دارا بودن هوش و استعداد فوق العاده از پوسته خود بیرون آمده و در عرصه جامعه وسیاست قدم نهاده اند. و از این زنان تا به امروز آثاری زیادی برجا مانده است.
در دوران استیلای عنصر ترک بر ایران که پیش ازهجوم مغول در حدود دو قرن ونیم به طول انجامید، از لحاظ شباهت بیش از حد آداب و رسوم و سنتهای قبیله ای ترک و مغول، جابجا به اهمیت وقدرت سیاسی زن بر می خوریم وهمین خود سبب فراهم کردن زمینه ای موافق ومساعد در ایران برای او در زمان حکومت های بعدی می شود.

در زمانی که مغول به ایران حمله کرد، حدود دو قرن ونیم می گذشت که قبایل ترک آسیای مرکزی بر ایران مسلط شده بودند و حکومتهای کم و بیش بزرگ و مهمی تشکیل داده بودند. هر چند که در این دوره ها ایرانیان تلاش و کوشش زیادی انجام داده بودند که تمدون و فرهنگ، سنن و آداب خود را همچنان دست نخورده و پابرجا نگهدارند و البته تا حدودی هم موفق شدند. که در این میان میتوان به وضع زن در جامعه ایرانی که بنابر سنت قبیله ای آسیای مرکزی حقوقی بالاتر و مقامی والاتر از آنچه داشت دریافت کرد.

ترکها همجون مغولها برای زنان اهمیت واحترامی زیادی قائل بودند و زن ومرد از حقوق مادی و معنوی مساوی برخودار بودند. زنان در کارهای خانه، گردش چرخ اقتصادی، جنگ و همچنین در امور سیاسی و مسائل گوناگون همپای مردانشان مشغول فعالیت بودند. همچنین زنان در این دوره اموال و ثروتهای خاص خویش داشتند و به مقامات مهم نائل می شدند و همچنین در موقع لزوم زمام امور قبیله و یا ایل را در دست می گرفتند.

حال به مقام و اهمیت زن در دوره های مختلف را بطور اجمالی مورد بررسی قرار میدهیم:

دوره غزنوی (351-582):

در این دوره زنان نقش خود را بطور غیر مستقیم و در خلال اقدامات سیاسی، مانند مساله جانشینی سلاطین، سیاست نزدیکی با دولتهای همجوار، عقد معاهدات صلح و نظیر آن ایفا کرده است.
در این دوره ازدواجهای سلاطین با دختران حاکم رواج داشت که بیشتر جنبه سیاسی و مادی داشتند که بمنظور نزدیکی به سلطان و یا تشدید رابطه دوستی با او بوده است.
یکی از رایجترین ازدواجها در این دوره ازدواج شاهزاده خانمهای غزنوی با حکام خوارزم (خوارزمشاهیان) میباشد که معروفترین آنان یکی حره کالجی دختر سبکتکین خواهر سلطان محمود است که به همسری ابوالعباس خوارزمشاه در آمد. که این گونه ازدواج ها رواج زیادی داشت.
در این دوره زنانی که در توطئه ها شرکت می کردند و یا بالعکس زنانی که از لحاظ با سوادی، پارسائی، خانه داری وخدمت به دستگاه غزنویان معروفیتی زیادی داشتند. در این دوره حرمسرای شاهان و شاهزادگان پر از زنان گوناگون عقدی و غیر عقدی، نجیب زاده و کنیز بوده که این حرمسراها خود دستگاهی مستقل و مفصل داشته که اشخاص زیادی مشغول به کار می باشند و از اینرو زنانی که نقشهای سیاسی ایفا کرده باشند در این دوره بسیار نادراند.

دوره سلجوقی (429-590)

در این دوره که بتدریج زمینه نفوذ پذیری سنن قبیله ای زیاد شد و مثل گذشته تظاهر و تعصب مذهبی نداشتند زنان از پس پرده بیرون آمدند و قدرت و مقامی را که در سرزمینهای موطن خود داشتند باز یافتند. در این دوره به زنان بسلطنت و حکومت رسیده و یا به زنانی که مستقیم یا غیر مستقیم در کار سلطنت شوهران یا فرزندان خود شریک بودند بسیار فراوان می باشد.
قابل ذکر است که منابع ایرانی مسلمان ما با بی میلی و خشکی از زنان این دوره یاد کرده اند و از ذکر وقایع مربوط به آنان خیلی سریع گذشته اند ولی در میان همین نوشته های کوتاه و خشک آثاری فوق العاده را میتوان پیدا کرد.

از زنان معروف این دوره میتوان ترکان خاتون، همسر ملکشاه دختر طمغاج خان، نوه ایلک خان از آل افراسیاب یا ایلک خانیه است که در کار سلطنت شوهر دخالت مستقیم داشته است و یکی از مهمترین کارهای که انجام شده توسط این ملکه برکناری خواجه نظام الملک وزیر معروف سلجوقی است که بر سر مسائل جانشینی بخصوص با یکدیگر اختلاف داشته اند که گویا تا مدتها این اختلافات حل نشد و ترکان خاتون در این مبارزه پنهانی پیروز گردید.

از زنان دیگر این دوره پادشاه خاتون دختر قتلغ ترکان می باشد که او نیز بر کرمان فرمان رانده است که زنانی فوق العاده مهم و با اصالتی بوده است.

همچنین درباره پادشاه خاتون می گویند که زن عالمه عادله ای بود و در نفس او خیلی خاصیتهای مثبتی بود که هنرمند، خطاط و همچنین شاعر و با دانشمندان و اهل فضل زیاد در تماس بود و در عهده این پادشاه شعر رونقی تمام گرفت و همچنین مدارس علم را برپا کرد و رونقی جدید بخشید و این چند بیت شعر زیر از این پادشاه خاتون شاعر می باشد:

من آن زنم که همه کار من نکو کاریست

بزیر مقنعه من بسی کله داریست

بهر که مقنعه ای بخشم از سرم گوید

چه جای مقنعه تاج هزار دیناریست

همانطور که میدانید در زمان حکومت سلجوقی و سپس اتابکان زنان نقش بسیار موثری را در تشکیل و دوام حکومتهای محلی ایران به عهده داشته اند و موفقیتهائی در مقابل ایلخانان به دست آورده اند.

دوره خوارزمشاهی (490-628)

عصر خوارزمشاهیان دوره مهمی از لحاظ حکومت زن بر ایران است. در نتیجه ازدواجها وسیله نزدیکی حکام و سلاطین به یکدیگر می شدند.

از اولین زن مشهور خاندان ترکان خاتون همسر سلطان ایل ارسلان است که یکی از مهمترین و بزرگترین زنان دوره خوارزمشاهی به حساب می آید. وی در زمان شوهر مورد مشورت او و بنا بر سنت ترکان در کار مملکت نظارت مستقیم داشت. وقتی شوهرشان فوت شد ایشان خود به تنهایی زمام امور به دست گرفت که در جنگهای بسیار هم شرکت کرد.

ترکان خاتون که در دوره فرمانروایی سلطان محمد رسما حکومت خوارزمی را بعهده داشت در اداره مملکت هم پایه پسرش بود و در سراسر قلمرو خوازمشاهی هنگامی که از جانب وی و سلطان دوفرمان جداگانه ومختلف در یک قضیه میرسید تنها تاریخ فرمان را نگاه می کردند هر کدام تاریخی موخر داشت آن فرمان را به کار می بستند.

ترکان خاتون وزیر مخصوص داشت وهفت تن از دانشمندان مشهور در دیوان انشای او به کار مشغول بودند.

ترکان خاتون زنی ستمکار و سنگدل بود وسبب نابودی بسیاری از خاندان های کهن و اصیل ایرانی شد. همچنین او زنی عیاش و خوشگذران بود و پیوسته درخفا مجالس انس و طرب برپا می کرد.
و سرانجام به حمله مغول ها به ایران توسط چنگیز خان دستگیر شد و تا زمانی که سلطان جلال الدین در قید حیات بود از اخبار ترکان خاتون خبری بدست می آمد ولی پس از مرگ وی دیگر از سرنوشت این خاتون در ایران اطلاعی به دست نیامد.

پس میتوان نتیجه گرفت که مغول سنت احترام و اهمیت نسبت به زن را بر زمینه مطلوب و استواری که در طول دو قرن و نیم در ایران فراهم شده بود، گسترد.

 

گرد آوری شده توسط موبلاگ پارس ویچwww.pars-vich.blogfa.com