گزارشی از نکوداشت علی حافظی، نوازنده بی بدیل نی بختیاری در جزیره خارگ

نای تو بوی سیاه چادر می دهد

من در کودکی این شانس را داشتم که تجربه ای متفاوت از زندگی را پشت سر بگذرانم. تابستان سال 1360 خورشیدی (1981 میلادی)، پدربزرگم مرا به چادر عشایری اش در کوهرنگ برد و بدین ترتیب چهل روزی را در کنار شیر، عسل، پنیر، بز، گوسفند، آغل، کشک، پشم، سگ، تفنگ، خان، نوکر، چوپان، زنان و دختران زیبا جامه ی عشایری سپری کردم. اینک همه این هایی که بر شمردم و همه آن هایی که نشمردم را می توانم در یک واژه خلاصه کنم و آن ساز پر کشش نی هست. یا اگر به دوستان اهل فرهنگستان زبان فارسی برنخورد می خواهم بگویم ساز نی، یک mp3 از همه عناصر زندگی چادرنشینی است. این را هم اضافه کنم که منظورم نی چوپانی است که با لب نواخته می شود و به همین دلیل به نی لبی هم شهرت دارد. این شیوه نی نوازی که تقریباً در همه جای ایران یافت می شود، به دلیل نوع دمیدن به داخل لوله نی و همچنین افزودن صدای حلق نوازنده در برخی موارد، رنگ بسیار متفاوتی به موسیقی چوپانی می دهد و دقیقاً همین رنگ صدایی است که شنونده را از محیط شهری به داخل سیاه چادر ایل نشینان پرتاب می کند.

 

 علی حافظی

 

تکنوازی نی علی حافظی در شور-شوشتری را بشنوید

 

 علی حافظی که امروزه اسطوره نی نوازی بختیاری ها است، دقیقاً بر اساس تکنیک دندانی، نی می نوازند. همان شیوه ای که موسیقی دستگاهی ایران چهره های نامداری چون حسن کسایی، محمد موسوی، محمد علی کیانی نژاد و ... را در دل خود پرورش داده است. اما این چه سری است که نوای نای او حکایت دیگری دارد. جالب آن که حافظی نخستین درس های نی نوازی را پیش استاد کسایی و محمد علی کیانی نژاد گذارنده است ولی امروز به گونه ای نی می نوازد که نوای ساز او هیچ شباهتی به نوای ساز اساتیدش ندارد.

 

آهنگ مژدگونی، از ساخته های علی حافظی را بشنوید

 

علی حافظی وقتی با فن نی نوازی موسیقی دستگاهی آشنا می شود، به نیکی در می یابد این صدا با همه زیبایی اش، بیانگر احساسات هم تباران بختیاری اش نیست. پس با گوش سپردن به نوای اساطیری کرنا و همچنین نوای نی چوپانان، سعی می کند، با استفاده از ابزار جدید، روایتی متفاوت و در عین حال مأنوس و مرتبط با نواهای اصیل بختیاری ارائه دهد و در یک دوره تقریباً ده ساله موفق می شود کم کم شخصیت منحصر به فرد نی نوازی اش را پایه ریزی کند. اینک او نه یک نی نواز کاملاً دستگاهی و نه یک نوازنده صد در صد بومی است. شاید بتوان گفت علی حافظی یک پل ارتباطی میان فرهنگ موسیقی شهری و فرهنگ موسیقی بختیاری است که نوای سازش هم مطلوب شهرنشینان و هم مورد پذیرش ایل نشینان است.

 

علی حافظی 

 

تکنوازی نی علی حافظی در فواصل مقام راست را بشنوید

 

 چند سال پیش، پس از تولید آزمایشی آلبوم مرزنگ با صدای شهرام براتپوری، سه نسخه از آن را به اساتید گرامی محمدرضا درویشی، علی اکبر شکارچی و محمد علی کیانی نژاد دادم تا پیش از انتشار، نظرات ایشان را جویا شوم. دوریشی پس از بر شمردن ایرادهای کار، از من پرسید نوازنده نی کیست و من هم فوری نام داوود ورزیده که بخش های ریتمیک آلبوم را نواخته بود، بر زبان آوردم ولی درویشی گفت نه نه، این نمی تواند کار او باشد. تازه متوجه شدم منظورش تکنوازی های علی حافظی در این آلبوم است. خیلی تعریف کرد. درویشی عمری را در موسیقی های بومی ایران سپری کرده و به همین دلیل شیفتگی اش برایم خیلی جالب بود. وقتی با توده مردم بختیاری هم صحبت می کردم، با آن که بیشتر ایشان موسیقدان و موسیقی شناس نیستند، به نوعی همان حرف درویشی را باز می گفتند.

 

 چوب بازی با تکنوازی نی علی حافظی را بشنوید

 

 روز شنبه 30 آبان ماه 1388 خورشیدی (21 نوامبر 2009 میلادی) به کوشش جمعی از علاقه مندان فرهنگ و موسیقی بختیاری، نشست نکوداشت علی حافظی نوازنده توانای نی با حضور جمعی از خوانندگان این فرهنگ همچون دیدار محمودی، شهرام براتپوری، شیروان نصرالله پور و ... در جزیره نفتی خارگ برگزار شد. قرار بود کورش اسدپور هم بیاید که با اولویت درمان فرزندش روبرو شده بود. همچنین خانواده زنده یاد بهمن علاءالدین (مسعود بختیاری) خواننده اسطوره ای بختیاری ها، نیز آمده بودند. من هم بنا بر دعوتی که شده بود، ده دقیقه ای در باره جایگاه نی در فرهنگ موسیقی بختیاری و هم چنین ویژگی های نی نوازی علی حافظی سخنرانی کردم. اینک اگر کنجکاو هستید که آن جا چه گفتم، تشریف ببرید بالای همین مطلب و دوباره بیایید پایین!

در بخشی از برنامه فرزند جوان علی حافظی به اتفاق داماد نی نوازش و همراهی یک نوازنده سه تار به نام حاجتی، برنامه زیبایی را اجرا کردند. پسر علی حافظی یکی از آوازهای ابداعی پدرش با عنوان "مو غریب ولاتم" (من غریب این سرزمینم) را با سوز و گداز تأثیر گذاری خواند و در ادامه با تمبک خویش دو نوازنده دیگر را همراهی کرد. سایر اجراهای پیش بینی شده به جز یک مورد که خیلی ضعیف بود، به دل نشست و به نظر من این شب به یاد ماندنی، از معدود برنامه های نکوداشت و بزرگداشت موسیقایی در چند سال اخیر بود. به تجربه دریافت کردم بیشتر این گونه مراسم ها به توضیح واضحات و اجراهای سرد منتهی می شوند، به گونه ای که غالب مخاطبین حرفه می گویند اگر برگزار نمی شد، بهتر بود. به جز این، من برنامه یادبود دوازدهمین سالگرد زنده یاد علی اصغر بهاری در تالار وحدت را به خاطر دارم که تقریباً بی عیب و نقص بود.

 یکی از زیباترین و شاید مهم ترین بخش های برنامه به سخنرانی کوتاه و زیبای علی حافظی اختصاص داشت. او سپس به درخواست مهدی محمودی مجری برنامه و همچنین تشویق حاضران لحظاتی نوای سحرانگیز نی را در تالار پیچاند. گر چه کسی حافظی را به خوانندگی نمی شناسد ولی دو دانگ صدای خوش رنگ و پرسوز وی آن قدر برای مخاطبان جذبه داشت که گویی پای یک خواننده حرفه ای نشسته اند. در بخشی از برنامه نیز فرشاد مومن نژاد با ساز کهن کرنا با همراهی دهل پژمان مومن نژاد، برای لحظاتی حاضران را به عهد قدیم بردند.

 

پی نوشت

برنامه نکوداشت علی حافظی در جزیره خارگ، یک حرکت کاملاً خود جوش و غیر دولتی بود. تعداد زیادی از جمعیت 35000 نفری این جزیره کوچک 35 کیلومتر مربعی را بختیاری های مهاجر تشکیل می دهند که به ضرورت شغلی برای چند سالی ناچارند مقیم خارگ باشند. رمضان امامی، مدیر این برنامه در باره علت برگزاری آن می گفت: "تجربه بزرگداشت های متعدد زنده یاد بهمن علاءالدین (مسعود بختیاری) به ما نشان داد، بهتر است پیش از فقدان هنرمندان قوم، به یاد آن ها باشیم و به نظر من یک تجلیل در حین حیات به صدها تجلیل پس از فوت می ارزد."

خوب است اضافه کنم حدود 95 درصد صاردات نفت خام ایران از همین جزیره کوچک صورت می گیرد. یعنی می توان گفت این جا گلوگاه اقتصادی نظام جمهوری اسلامی ایران است. باورش کمی سخت می نماید ولی باید پذیرفت در اقتصاد سراسر نفتی کشورمان، نگاه شکم های همه مان به همین جزیره فکسنی دوخته است.

در ابتدای ورود، وقتی از هواپیما پیاده می شوی و خرامان می خواهی پا به سالن انتظار فرودگاه بگذاری، یک مأمور مودب و با نزاکت نیروی انتظامی، از شما مجوز ورود به جزیره می خواهد و هر گونه اصرار برای کوتاه آمدن بی فایده است. انگار که پا به یک کشور خارجی نهاده اید. این جا ایران است اما همه ایرانی ها حق ورود ندارند مگر با دعوت نامه فامیلی، اداری یا شرکتی. البته افراد بومی، کارت مخصوص دارند و با نشان دادن آن، می گذرند ولی ما غریبه ها، چند دقیقه ای ماندیم تا میزبانمان سر برسد. یک ساعت پس از ورود با یک پیاده روی کوتاه در بخشی از جزیره، همه چیز دستگیرم شد. تا دلتان بخواهد، ساختمان های نظامی و امنیتی می بینید و تابلوهایی که روی شان نوشته اند "عکاسی ممنوع". بعد هم که فهمیدم نبض اقتصادی کشور در قلب خلیج فارس می تپد، به اولیای امور حق دادم که چنین مقرارت و شرایطی را فراهم بیاورند.

جزیره خارگ سه گونه جمعیتی دارد. نخست بومیان چند صد ساله که عموماً آفریقایی تبارند و آیین های خاصی برای خود دارند. دوست گرامی محسن شریفیان از پژوهشگران موسیقی سواحل خلیج فارس، چند سال پیش کتابی زیر عنوان "خارگ، سرزمین اوهام" منتشر کرد که در آن به کم و کیف آیین ها و موسیقی بومیان این منطقه پرداخته است.  دسته دوم بومیان متأخرند که پس از صنعتی شدن این منطقه مقیم گشته اند و اینک نسل سوم شان هم دانشگاه می روند. این ها عموماً از شهرهای جنوب کشورمان رفته اند. اما دسته سوم که در واقع بیشترین جمعیت را تشکیل می دهند، مهاجران صنعتی و نفتی اند و همه جوری در میان شان یافت می شود، لر، کرد، فارس، ترک، بختیاری، قشقایی، عرب و غیره. کارخانه عظیم متانول خارگ و پایانه های بزرگ صادرات نفت خام، هزاران مهندس و تکنسین و گارگر را مجاب کرده اند تا خارگی شوند. درآمدها در این جزیره بالاست و به همین نسبت هزینه هم خیلی بالاست. تقریباً همه چیز دو برابر یافت می شود. نیازهای مردم جزیره نیز از بندر گناوه که نزدیک ترین است، وارد می شود و گاه از بندر بوشهر. از نظر تقسیمات کشوری بخشی از استان بوشهر محسوب می شود. عمده رفت آمدها نیز با کمک هواپیماهای کوچک عموماً زیر صد نفر صورت می گیرد. البته دانشجویان دانشگاه آزاد خارگ غالباً ناچارند با قایق های پر خطر به بندر گناوه بروند و همین طور خیلی از بومیان فقیر منطقه. بهداشت خوبی هم ندارد، انگار این همه نفتی که صادر می شود، برای اهالی جزیره حرام است!

 

مطالب مرتبط:

آرام بخواب ای بره آرام کوهستان

 درآمدی بر خنیاگری مسعود بختیاری

 یادی از زنده یاد محمد حسین کیانی، خواننده بزرگ قشقایی

 گفت و گو با گنجعلی سلمانی زاده، نوازنده کرنای قشقایی

 مسعود بختياری در خاک آرمید

نوشته شده توسط هوشنگ سامانی Hooshang Samani در دوشنبه دوم آذر ۱۳۸۸ ساعت 21:21 | لینک ثابت |
 
business article
Powered By Blogfa - Designing & Supporting Tools By WebGozar